نظر هدی میرزامحمدی برای کتاب صوتی مردی به نام مادر

مردی به نام مادر
هدی میرزامحمدی
۱۴۰۳/۰۵/۱۹
00
بخاطر کنجکاوی تا انتهای داستان را گوش دادم. موضوع جالبی نداشت. یک خانم تحصیل کرده با خانواده فرهنگی بعید میدونم تا چهار سالگی بچهاش اونو دکتر نبره. و از همه بدتر سروش تنها نوه آنها بود بعید میدونم پدر هیچ احساسی به بچهاش نداشته. پدری که دو میلیون پول سمعک داده حتما براش مهم بوده. داستان ضد و نقیض داشت. اشاره شد که چهار سال با شوهرش هیچ رابطهای نداشته. مسئله مهم اینه که اتاق خواب آنها یکی بوده و این موضوع باید از فرهنگ ما بیرون بره که خانمها منتظر ابراز عشق از شوهرشون باشن. چرا تو داستان خواستید بگید که احمد کم توجه بوده؟ من در کل داستان دیدم که این خانم در حال گله و گریه بود. اصلا سعی نکرد با دلبری و عشق شوهرش را به طرف خودش بکشه. مرد خسته بود و سعی داشت هم پسر خوبی برای خانوادهاش باشه هم پدر خوبی باشه. این داستانها کلیشهای شده که همیشه مردها مقصر هستند. و چرا همه این داستانها در شیراز اتفاق میافته؟
سمی قاسمی
۱۴۰۴/۰۳/۰۲
شبیه داستان تو واقعیت هست. بعضی مردها تابع خانواده هستند و به اصطلاح روانشناسی بند نافشان را نبریدهاند. و هیچ قلقی ندارند. وابسته به خانواده هستند.
محمد رضایی
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
تحلیلی که داشتی برام جالب بود متوجه نوع نگاهت به داستان متوجه نمیشه یعنی زن اگه دلبری کنه و لوندی اکی هست جایگاه زن رو اینجوری متصور هستید