نظر 📚samira(◕ᴗ◕✿) برای کتاب بازگشت به خانه

بازگشت به خانه
📚samira(◕ᴗ◕✿)
۱۴۰۳/۰۵/۱۶
00
داستان در مورد یک پسر بچه پرورشگاهی بود که هر شب کابوس میدید کابوس او خانوادهاش را میدید اما هرچه راه میرفت به آنها نمیرسید وزها نیز آن را نقاشی میکرد معلم از او پرسید چرا همیشه نقاشیاش این است کودک گفت زیرا ر شب همین کابوس را میبینم معلم با مهربانی او را در آغوش گرفت هر دو گریستند کودک احساس متفاوتی به او دست داد آن شب خواب دید که در هنگام راه رفتن ه خانوادهاش رسیده است مادرش او را در آغوش میگیرد و پدرش او را نوازش میکند و بوی غذا در خانه میپیچد دیگر از اون کابوسها خبری نبود و فردا نقاشیاش متفاوت بود و آن را با ذوق معلمش نشان داد در واقع نویسنده یک کودک پرورشگاهی را درک کرده و حالت آن را دقیق بیان کرده که گاهی اوقات یه محبت کوچک حال کودک را متفاوت میکند.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.