نظر ندا اکبری برای کتاب خرده جنایتهای زناشویی

خرده جنایتهای زناشویی
ندا اکبری
۱۴۰۳/۰۵/۰۳
10
یه داستان پرکشش، کلی دیالوگ های تامل برانگیز و نظریه های فلسفی در مورد روابط زناشویی در ادامه قسمت هایی از نمایش رو می ذارم: مردان و زنان از طریق پست ترین، عامیانه ترین و زشت ترین خصوصیتی که در خود دارند با هم می مانند منافع شخصی، دلشوره از تغییر وضع، ترس از پیری، ترس از تنهایی، در نتیجه کرخت می شوند به رخوت دچار می شوند نازک دل و شکستنی می شوند این تفکر را که می توانند برای زندگیشان کاری بکنند کنار می گذارند دست یکدیگر را می گیرند تا در مسیر منتهی به گورستان تنها نباشند. یک مرد معشوقه میگیرد تا در کنار همسرش بماند در صورتی که یک زن معشوق میگیرد برای آن که شوهرش را ترک کند و در این جدال از هر سلاحی می توان استفاده کرد. رعشه های عصبی، بیماری بی تفاوتی، ناشنوایی و حواس پرتی. برنده کسی است که توانسته است دیگری را به گریه بیندازد. به این می گویند زندگی زناشویی که در عمل مشارکت آدمکشانی است که به دیگران کینه می ورزند و بعد به جان هم می افتند. عقل گرایی عاشقانه: تا زمانی عاشقیم که رؤیاها و تصوراتمان پابرجاست. به محض زایل شدن توهمات، فارغیم. به عبارتی از یکدیگر جدا می شویم. به محض آن که واقعیت ظاهر می شود رؤیایی باقی نمی ماند. آن وقت هرکس به راه خود.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.