نظر Adibzade برای رمان کلبه عمو تام

رمان کلبه‌ی عمو تام یا عمو تم یک رمانی است که نوشتار و ادبیات زیبایی در آن به کار رفته است و قابل تحسین است. اما شخصیت اصلی داستان عمو تام عزیز، شخصیتی بر خلاف برده‌ها داشته. اعتقاداتی داشته که هیچ برده تا به حال همچنین اعتقادی نداشته. اعتقاد داشته خداوند خانم و آقای شلبی را ارباب‌های آن و همه کاره‌ی آن قرار داده و او وظیفه‌ی خود می‌دانست از آن‌ها اطاعت کند. اما واقعیت چیز دیگری است. واقعیت این است که برده‌ها اعتقاد داشتند خداوند آن‌ها را آزاد آفریده و سفید پوستان هیچ حق ندارند آن‌ها را به بردگی بگیرند و همسان کالا با آنان رفتار کنند، زیرا آن‌ها هم انسان بودند. با تبعیض قائل شدن بین نژاد، جنسیت و مذهب و دین جنگ‌هایی رخ داده که بعضی هایشان کل جهان را در برگرفته و آدم‌های مظلوم زیادی کشته شده. حال نوبت ما است کمی به خود بنگریم و ببینیم آیا در این دنیا یا جامعه‌ی مان بین دوستان، اعضای خانواده، جامعه و دنیا به خاطر دین و مذهب که طرف شیعه است و یا مسیحی، بی دین یا دین دارد و یا جنسیت که این زن است یا آقاست و یا نژاد که این طرف از نژاد برتر است یا نژاد پست (البته که ما فقط توی ذهنمان نژاد برتر و پست داریم و واقعیت ندارد) تبعیض قائل می‌شویم یا نه؟! و البته خوب است زمانی که کتاب می‌خوانیم فقط سطر‌های سیاه آن را نبینیم، بلکه حواسمان هم به سطر‌های سفیدی باشد که گه گاهی بعضی از آدم‌ها فقط می‌بینند! کار آسانی است، فقط کافی زاویه‌ی دیدگاهمان را عوض کنیم! #سطر‌های سفید