همیشه فکرمیکردم به جز داستانهای اگاتا کریستی وسیدنی شلدون به هیچ رمانی نتونم پنج امتیاز بدم تا این داستان فوق مهیج، پررمز وراز وترسناک رو خوندم. باور کنید هنوز دستانم از ترس میلرزه و قلبم میکوبه. یه داستان خانوادگی که با ریتیمی کند و معمولی شروع میشه و
شما فکر میکنید با یه سوژه خانوادگی کسالت بار سرو کار دارید ولی با ورود دختر خوانده ریچارد، کلوئی اینقدر گیج میشید که نمیتونید خوب وبد رو تشخیص بدید. از باغبان و خدمتکار مشکوک میشید وهر لحظه در حال سکته هستید و منتظرید یه اتفاق بد بیفته. اخر داستان که باز تموم میشه و نتیجه به عهده خواننده است به قدری دلهره اور تموم میشه که ممکنه مدتها از سایه خودتون هم بترسید. این رمان ارزش خواندن بسیار بالایی داره و از معدود رمانهای دلهره است که پایانی متفاوت و پردازشی قوی و سوژهای جالب داره. اگر خوندید ودوست دلشتید کتاب خانه کج اگاتا کریستی هم توصیه میکنم بخونید
شما فکر میکنید با یه سوژه خانوادگی کسالت بار سرو کار دارید ولی با ورود دختر خوانده ریچارد، کلوئی اینقدر گیج میشید که نمیتونید خوب وبد رو تشخیص بدید. از باغبان و خدمتکار مشکوک میشید وهر لحظه در حال سکته هستید و منتظرید یه اتفاق بد بیفته. اخر داستان که باز تموم میشه و نتیجه به عهده خواننده است به قدری دلهره اور تموم میشه که ممکنه مدتها از سایه خودتون هم بترسید. این رمان ارزش خواندن بسیار بالایی داره و از معدود رمانهای دلهره است که پایانی متفاوت و پردازشی قوی و سوژهای جالب داره. اگر خوندید ودوست دلشتید کتاب خانه کج اگاتا کریستی هم توصیه میکنم بخونید