کتاب متشکل از 12 داستان نسبتا کوتاه در رابطه با مهاجرانیه که به منطقهای در حومه کالیفرنیا معروف به دشت بهشت کوچ کرده و در اونجا زندگی میکنندو غالبا به کشت و کار یا باغداری مشغولند بعضی با مشکلات و بعضی در رفاه. این کتاب گاهی به نظر میاد واقعیت زندگی رو فریاد میزنه یعنی شادی و غم یا تنگدستی و رفاه که هر کدوم میتونه بخشی از زندگی ما باشه.
نویسنده با توجه به اینکه خودش هم از نسل کسانی هست که به آمریکا مهاجرت کردند شاید بهتر با مشکلات و دغدغهها و انگیزههای این قشر آشنا باشه از این جهت کتاب خوبیه. هرچند به نظرم بعضی از شخصیتها کمی مبهم و غیر قابل درک هستند. مترجم در جاهایی کلمات سنگین یا غیر رایج در زمان فعلی رو استفاده کرده هر چند فکر میکنم خود ترجمه هم کمی قدیمیه شاید به همین خاطر کلماتی مثل مرضی الطرفین یا لندیدن یا میلایید رو میشه توی ترجمه دید که کمی برای نسل امروز نامانوسه.
نویسنده با توجه به اینکه خودش هم از نسل کسانی هست که به آمریکا مهاجرت کردند شاید بهتر با مشکلات و دغدغهها و انگیزههای این قشر آشنا باشه از این جهت کتاب خوبیه. هرچند به نظرم بعضی از شخصیتها کمی مبهم و غیر قابل درک هستند. مترجم در جاهایی کلمات سنگین یا غیر رایج در زمان فعلی رو استفاده کرده هر چند فکر میکنم خود ترجمه هم کمی قدیمیه شاید به همین خاطر کلماتی مثل مرضی الطرفین یا لندیدن یا میلایید رو میشه توی ترجمه دید که کمی برای نسل امروز نامانوسه.