نظر فاطمه خجسته برای کتاب صوتی چین از جنگ جهانی دوم به بعد

کتاب صوتی چین پس از جنگ جهانی دوم نوشته‌ی مایکل وی ازکان، ترجمه‌ی رضا علیزاده رو دوست داشتم، خیلی روان و ساده روایت‌های تاریخی رو دسته بندی کرده بود و در پایان هر فصل ضمائم باعث بخاطر سپردن بهتر مطالب میشد. برای من که بین تعاریف کمونیسم و امپریالیسم بین رمان‌های تاریخی، جسته و گریخته چیزهایی شنیده و یا خوانده بودم، چگونگی و چرایی شکل گیری کمونیسم در چین یکی از پر جمعیت‌ترین نقاط جهان و تاثیری که بر سرزمین‌هایی چون تایوان، کره و تبت و... گذاشته بود جالب بود. کتاب از نقطه‌ای آغاز کرده بود که مائو پس از جنگ جهانی دوم در حالیکه پایه‌های کمونیسم رو بنا می‌کرد، تغییرات شگرفی در زندگی و حقوق زنان پدید آورد. ‌ در کتاب از روزهایی سخن گفته بود که خانواده‌های چینی یک فرزند خودشون رو برای بردگی می‌فروختند تا سایر اعضای خانواده از گرسنگی نمیرند، از روزهایی نوشته بود که زنان حق بیرون اومدن از خانه رو نداشتن و... اینکه تقابل کمونیسم و امپریالیسم در چین و آمریکا و بسیاری نقاط دیگر جهان چه پیامدهایی رو به دنبال داشت، هنوز از سطح سواد من فیزیک خوونده خیلی بالاتره. اما یک چیز توجه‌ام رو به خودش جلب کرده، هم در جوامع اروپایی و غربی و هم در جوامع شرقی مثل چین، انسان نگریسته شدن زنان، همراه با حقوق اجتماعی و به عنوان نیروی کار نگریستن به اونها نه خدمتکاری در خانه، به مرور زمان منجر به رونق اقتصادی در هر دو نگرش شده، صرف نظر از هزینه‌های اجتماعی که برای ایجاد این تغییر در نگرش مردم پرداخت کردند، پس از چند دهه فاصله گرفتن از دیدگاه کنفوسیوس که زنان رو گونه‌ای از انسان ولی پست‌تر از مردان می‌دید، منجر به رونق و پیشرفت اقتصادی این جوامع شده. به وضوح قابل لمسه که تغییر هر دو نگرش غربی و شرقی، به جایگاه