خوانش دقیقا مثل یک آدم آهنی بود. مثل صدای کامپیوتر که روی دستگاهها میذارند. اصلا نه تن صدا بالا پایین میشد، نه جذابیتی داشت.
جملهها اینقدر طولانی و سخیف بودند و فاعل و فعل اینقدر از هم دور بودند که متن رو گم میکردی و به سختی میشد متمرکز شد و فهمید.
جملهها اینقدر طولانی و سخیف بودند و فاعل و فعل اینقدر از هم دور بودند که متن رو گم میکردی و به سختی میشد متمرکز شد و فهمید.