نظر 📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦ برای کمیک ماجراهای شرلوک هولمز 2

داستان‌های شرلوک هلمز با تصاویر مفهوم را آسان‌تر می‌کند داستان اول در مورد یک کشتی اموال گمشده بود که صاحبش نزد شرلوک رفته بود از او کمک می‌خواست. پس ازمدتی کشتی او خالی از اجناس پیدا شد دو نفر داخل کشتی بودند آن‌ها گفتند که ما اول کشتی را پیدا کردیم پس طبق قانون هر کشتی رها شده که پیدا شد صاحبش می‌شویم آن‌ها پس از تحقیق فهمیدند که اجناس داخل کشتی دیگری است کشتی که با رنگ کردن استتار شده بود در واقع آن اجناس باروت سیاه بود که می‌خواست به طور قاچاقی از مرز رد شود صاحب کشتی پشت همه این دسیسه‌ها بود و می‌خواست که شرلوک دروغ‌های او را تایید کندودستگیرشد. داستان دوم یک گاوصندوق بود که به سرقت رفته بود نگهبان گفت که در تاریکی نوری ندیده رمز گاوصندوق را به غیر از صاحب بانک سه نفر دیگر می‌دانستند اولی گفت که در زمان سرقت در حال قدم زدن بوده دومی گفت در باشگاه بوده و سومی گفت به نابینایان خط بریل آموزش می‌داده شرلوک گفت سومی دزد است زیرا در تاریکی می‌تواند اعداد برجسته را بفهمد. داستان سوم در مورد بمبگذاری‌هایی بود که در مکان‌های رخ می‌داد شرلوک فهمید که کار این بمب‌ها موریاتی است در جشن تاجگذاری ملکه افرادی شرکت می‌کردند از جمله مهاجره از هند که فهمیدن قبل از سفر نزدیک بود از طرف برادر کوچکترش کشته شود زیرااومی‌خواست سلطنت از آن او شود اما ناموفق شد در روز جشن مهاجره سوار برفیل بود مردم تماشا می‌کردند اما یک دفعه به او شلیک شدوزخمی شد شرلوک فهمید که برادرش شخصی را اجیر کرده تا او را بکشد و او موریاتی بود و دستمزد خوبی به او می‌دهد اما ناموفق شد و موریاتی فرار کرد.