کتاب در مورد ماجرای پرونده یک قتله که مظنون اون دچار فراموشی شده زنی خانه دار و موجه که هر چقدر هم شواهد و مدارک علیه ش باشه بازهم نمیشه اتهام قتل رو در موردش باور کرد.
نویسنده از یه جاهایی به نظر میاد تصمیم به لو دادن آخر داستان گرفته ولی در واقع قصد فریب بیشتر خواننده رو داره و در انتها شوک اساسی رو وارد میکنه.
البته اینکه خالق داستان چقدر در رسیدن به مقصودش موفقه یه بحث دیگه است.
رابطهها برای من خیلی باورپذیر نبود در واقع به نظر میاد نویسنده خیلی روی معرفی شخصیت مهم تام کار نکرده و باعث شده شخصیتی ساده لوح وبی اراده و بلاتکلیف باشه هرچند بدتر از اون هم هست یعنی باب همسر بریجید. در واقع هر چه در این داستان زنان قوی و باهوش هستند مردان... 🙄🙄
نویسنده از یه جاهایی به نظر میاد تصمیم به لو دادن آخر داستان گرفته ولی در واقع قصد فریب بیشتر خواننده رو داره و در انتها شوک اساسی رو وارد میکنه.
البته اینکه خالق داستان چقدر در رسیدن به مقصودش موفقه یه بحث دیگه است.
رابطهها برای من خیلی باورپذیر نبود در واقع به نظر میاد نویسنده خیلی روی معرفی شخصیت مهم تام کار نکرده و باعث شده شخصیتی ساده لوح وبی اراده و بلاتکلیف باشه هرچند بدتر از اون هم هست یعنی باب همسر بریجید. در واقع هر چه در این داستان زنان قوی و باهوش هستند مردان... 🙄🙄