بعد از مدتها دوباره کتاب شنبه شماره نوزده آمد آن هم با ملال و خستگی! البته تعاریف ساده و روان از پایه کلمات ملال و خستگی، ذهن من را بیدار کرد و با خود، هوشیاری از رفع ابهام در معنای واقعی کلمهها را به همراه داشت. این برایم روشن کرد که تجربیات شخصی الآن من از ملال است و ناامیدی مبهم. خستگی صرف نیست.
از ساموئل بکت و در انتظار گودو که گفته شد، بهترین حس از ملال بیان شد که نمیدانی چه پیش میآید و انتظار چه چیزی را داری اما تلاش و امید نیز داری.
گوته، داستایوفسکی و آلبر کامو این شماره نوزده، توصیف دلنشین تری از این نویسندگان بود و از پوچی و سیاهی افکار آنها کاسته شد. باور نویسندگانی که در این شماره نوزده کتاب صوتی شنبه بررسی شد، تصویری از افکار معمولی یک انسان است که گاهی رنج دارد و گاهی درد، گاهی خسته میشود و مینامد و در همان لحظه در دل خویش امید به بهبودی و رهایی دارد. روایت داستانی از مربی شنا خنده دار بود، متوجه نشدم تکهای از کدام داستان و کتاب بود؟!
از ساموئل بکت و در انتظار گودو که گفته شد، بهترین حس از ملال بیان شد که نمیدانی چه پیش میآید و انتظار چه چیزی را داری اما تلاش و امید نیز داری.
گوته، داستایوفسکی و آلبر کامو این شماره نوزده، توصیف دلنشین تری از این نویسندگان بود و از پوچی و سیاهی افکار آنها کاسته شد. باور نویسندگانی که در این شماره نوزده کتاب صوتی شنبه بررسی شد، تصویری از افکار معمولی یک انسان است که گاهی رنج دارد و گاهی درد، گاهی خسته میشود و مینامد و در همان لحظه در دل خویش امید به بهبودی و رهایی دارد. روایت داستانی از مربی شنا خنده دار بود، متوجه نشدم تکهای از کدام داستان و کتاب بود؟!