فوقالعاده شگفت انگیز بود و اثری برون شک همیشگی بر روان من خواهد داشت. شاید نویسنده به همهی گرههایی که مطرح کرده بود نتونست یا لازم ندونست جواب بده، اما مخاطب این داستان تا لحظهی آخر نمیتونه با اطمینان بفهمه سوال اصلی کدوم یکی بود و آیا اصلا بهش پاسخ داده میشه یا نه.
یکی از مسائل جالب در این آخرین کار داستایفسکی اینه که به داستانهای قبلیش از جمله ابله و جنایت و مکافات اشارههای غیر ملموسی میکنه. مثلا در ابله میگفت گویی پای ناستاسیا فیلیپوونا رو از مرمر تراشیده بودند، در این جا گفت دستان ایلیوشکا رو انگار از مرمر سفید تراشیده بودند. یا حتی با تشابههای اسمی.
با این که همه چیز این کتاب صوتی، از طرح داستان گرفته تا گویندگی بینظیر و هنرمندانهی آرمان سلطانزاده، همگی شاهکار بودند، اما ترجمهی اثر در یکی دو مورد بدجوری توی ذوق میزد. مثلا بهجای "اخترشناسان" از فضانوردان استفاده شده بود که در اصل با زمانهی داستایفسکی ناسازگاره.
بههرحال از دستاندرکاران این کتاب صوتی که تجربهای به این زیبایی رو برای من رقم زدن، ممنونم.
یکی از مسائل جالب در این آخرین کار داستایفسکی اینه که به داستانهای قبلیش از جمله ابله و جنایت و مکافات اشارههای غیر ملموسی میکنه. مثلا در ابله میگفت گویی پای ناستاسیا فیلیپوونا رو از مرمر تراشیده بودند، در این جا گفت دستان ایلیوشکا رو انگار از مرمر سفید تراشیده بودند. یا حتی با تشابههای اسمی.
با این که همه چیز این کتاب صوتی، از طرح داستان گرفته تا گویندگی بینظیر و هنرمندانهی آرمان سلطانزاده، همگی شاهکار بودند، اما ترجمهی اثر در یکی دو مورد بدجوری توی ذوق میزد. مثلا بهجای "اخترشناسان" از فضانوردان استفاده شده بود که در اصل با زمانهی داستایفسکی ناسازگاره.
بههرحال از دستاندرکاران این کتاب صوتی که تجربهای به این زیبایی رو برای من رقم زدن، ممنونم.