نظر مژگان پاک برای کتاب رز

رز
فرانک بوییس، سعیده سادات سیدکابلی
۱۲ رای
مژگان پاک
۱۴۰۳/۰۲/۳۰
داستان خوبی بود، پر از غم و اندوه و مقداری امید، فقط برام عجیب بود که اول داستان کشیش ۲۸ ساله بود که دفتر خاطرات رز رو میخونه ولی آخر داستان به پیرمردی فرتوت تبدیل شده بود، مگه از خوندن یک دفترچه خاطرات چند سال گذشت؟ نهایت ۱۰ روز... بنظرم سانسور قسمت ادمون و رز که در طویله چکار کردن خیلی بی معنی بود و لزومی نداشت و چطور ادمون
فهمید اون بچه پسر خودشه نه ارباب؟!!. نوشته‌ها ابهام زیادی داشت، اصولا همه در سکوت و با کمترین میزان سخنگویی زندگی میکردن. یک زندگیه ملالت انگیز. و برام سوال شد چرا ارباب نخواست از همون اول یک زن از طبقه‌ی مرفه بگیره و بچه دار شه و زن خودش رو هم به خاک بسپاره و راحت به این حیله متوصل شه که مریض شد و مرد. اونها که تو ناحیه‌ی دوری زندگی میکردن و زن اصلیش هیچ کسی رو تو دنیا و اون نقطه نداشت تا مشکلی پیش بیاد..!! داستان اغراق آمیز بود و اول داستان رز را زنی ۴۰ ساله توصیف کرد که فوت شده. در حالیکه آخر داستان ۳۰ ساله بود!! ذهن نوبسنده پر از تناقص بود، ولی در کل داستان بد نبود.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟