نظر شیرین جوکار برای کتاب صوتی وارکرفت - آرتاس: ظهور لیچ کینگ

خیلی دوسش داشتم تنها داستانی بود که تا اخر تموم کردم. ممنونم از همگی بابت ترجمه و دوبله و ادیت این کار زیبا. نتیجه‌ای که لازم بود ازش گرفتم. فوق العاده بود و فضاش رو کامل حس میکردم داستانش با بازی وارکرفت سه مثل هم بود و باعث میشد دلیل هر قدم بفهمم
کتاب از بخش آرام ماجرا شروع میشه یک زندگی که همه عادی میبینن. بعد به جایی میرسه که همه چیز تغییر میکنه و ما با این تغییر هرچند خوب یا بد همراه میشیم و با شخصیت‌ها همدردی میکنیم انگار که وجود دارن انگار که اونجا هستیم. گاهی از مردن یکنفر و پیروزی دوباره نقش اصلی لذت میبریم و گاهی از دید یک نفر که همه دوستانش و گروهش توسط نقش اصلی کشته شده به وقایع نگاه میکنیم. حس اینکه هر کدوم دلایل خودشون دارن اما بیشتر دلیلی که اونا جلو میبره انتقامه با اینحال ما تمام کارهای این همه شخصیت رو درک میکنیم و در طی داستان ممکنه اسم‌ها نااشنا باشه اما اروم اروم اونا تکرار میشن و تصویر ذهنی از هر کدوم توی ذهن کامل میشه. این کتاب به صبر احتیاج داره و کسایی که بازی وارکرفت رو انجام دادن بهتر اونو دنبال میکنن. از بخش‌های ادبی خوبی درونش استفاده شده مخصوصا اول داستان و رفته رفته ما با ذهن و افکاری که از توی ذهن شخصیتها میگذره همراه میشیم. واقعا خوب تونسته این همه نقش رو جلو ببره و بازم تمرکز روی یکنفر اصلی یعنی ارتاس باشه. گوینده خیلی خوب بود با اینکه ینفر بود با تغییر توی بیانش میشد هر شخصیت رو تشخیص داد از طرفی به جای دونفر صحبت میکرد و این تشخصشون رو از هم راحت تر میکرد. چیز جالبی که بود اینه که با وجود خواندن داستان، همیشه فرم صدا رو توی هر شخصیت ثابت نگه میداشت مثلا ما صدای جاینا رو از ارتاس همیشه تشخیص میدادیم با اینکه راوی یکی بود