نظر نرمین صوفی برای کتاب نازنین: یک داستان خیالی

نازنین: یک داستان خیالی
نرمین صوفی
۱۴۰۳/۰۲/۲۱
10
گاهی چقد زود دیر میشه شخصیت اصلی که داستان ازدیداون روایت میشه ادم منزوی خودخواه و سلطه گری هست این مرد چهل ساله که شغل امانت فروشی رو داره بخاطر رفت امد مکرر دختری شانزده ساله که دائم اشیاباارزششو رو پیش این اقا به گرو میزاره دلبسته این دخترخانوم میشه و پاپیش میزاره و به خواستگاریش میره و ازداواج میکنناما چه ازدواج شومی چه ازدواج پوچ و ملال اوری این مرد که گوشه گیرو کم حرف و بد اخلاق هست با این خلقیات دخترک بیچاره رو منزوی و افسرده میکنه تا جاییکه دختر رو به خیانت میاره که درنهایت ازانجامش منصرف میشه وقتی این مرد که اسمی ازش نیومده به خودش میاد که خیلی دیر شده و دختر فکر خودکشی رو در سر داره و در نهایت انجامش میده این ادم سلطه گر وقتی صحنهی خودکشی رو میبینه باز به فکر خودشه و با خودش میگه چرا به فکر تنهای من نبود و میخپاد کاری کنه خدمتکارخونه تنهاش نزاره و ادامه این سلطه گری رو روی خدمتکار بیچاره پیاده کنه
هیچ پاسخی ثبت نشده است.