نقد کتاب
هنوز کتاب تموم نشده ولی مینویسم نظرمو.... دوست داشتماین کتابو با صدای رضا عمرانی گوش کنم ولی حیف نشد. البته ارمان سلطان زاده هم سنگ تمام گذاشته و اگه اشتباه نکنم بجای هفت هشت نفر بطور متفاوت حرف زده....
اوایل داستان مثل تمام اثار کلاسیک کمی خسته کننده بنظر میرسه ولی تماما در اینده ازون مطالب اگه استفاده میشه. اهل اثار داستایفسکی نیستید سراغش نرید اگه دوست دارید درک کنید و رنج بکشیداین کتابو بخونید.
این کتاب بنوعی اون تقسیم بندی اجتماعی خوب و بد رو بهم میزنه و نشون میده که یک قاتل و یا یک روسپی میتونن شریفترین نوع بشر باشند. و من هم معتقدم که اینچنین هست تنها به یک دلیل... "رنج بشر" واین رنج بشر هست که اون رو شایسته تعظیم کردن میکنه. کتاب پر است از شخصیتهای موجهی که کردارشون هرچند بی قانونی ندارد اما بوی گند افکار و خودخواهی و حق بجانب بودنشان به مشام میرسد.
در عوض شخصیتهایی مثل قاتل و روسپی چقدر میتوانند زلال و شفاف باشند.
در جایی از کتاب صحبت از نوابغ صحبت میکنه و میگه از هر چند میلیون نفر شاید یکنفر صاحب رای و نظر مستقل باشد و نظر منم همینه... یا در اون مکالمه زیبای روسپی (سونیا) و قاتل (راسکولنیکوف) که چقدر زیبا از بحثهای فلسفی و بخشی از انجیل یاد میکنه.
واقعا نمیشه کامل نظر نوشت درمورد این کتاب و میتوان یک کتاب باهمین حجم در موردش نوشت که اون هم کار هر کسی نیست.
هنوز کتاب تموم نشده ولی مینویسم نظرمو.... دوست داشتماین کتابو با صدای رضا عمرانی گوش کنم ولی حیف نشد. البته ارمان سلطان زاده هم سنگ تمام گذاشته و اگه اشتباه نکنم بجای هفت هشت نفر بطور متفاوت حرف زده....
اوایل داستان مثل تمام اثار کلاسیک کمی خسته کننده بنظر میرسه ولی تماما در اینده ازون مطالب اگه استفاده میشه. اهل اثار داستایفسکی نیستید سراغش نرید اگه دوست دارید درک کنید و رنج بکشیداین کتابو بخونید.
این کتاب بنوعی اون تقسیم بندی اجتماعی خوب و بد رو بهم میزنه و نشون میده که یک قاتل و یا یک روسپی میتونن شریفترین نوع بشر باشند. و من هم معتقدم که اینچنین هست تنها به یک دلیل... "رنج بشر" واین رنج بشر هست که اون رو شایسته تعظیم کردن میکنه. کتاب پر است از شخصیتهای موجهی که کردارشون هرچند بی قانونی ندارد اما بوی گند افکار و خودخواهی و حق بجانب بودنشان به مشام میرسد.
در عوض شخصیتهایی مثل قاتل و روسپی چقدر میتوانند زلال و شفاف باشند.
در جایی از کتاب صحبت از نوابغ صحبت میکنه و میگه از هر چند میلیون نفر شاید یکنفر صاحب رای و نظر مستقل باشد و نظر منم همینه... یا در اون مکالمه زیبای روسپی (سونیا) و قاتل (راسکولنیکوف) که چقدر زیبا از بحثهای فلسفی و بخشی از انجیل یاد میکنه.
واقعا نمیشه کامل نظر نوشت درمورد این کتاب و میتوان یک کتاب باهمین حجم در موردش نوشت که اون هم کار هر کسی نیست.