بهرام صادقی در داستانش، کلاف سردرگم، بیشتر از اینکه یک داستان با سوژه معمولی نوشته باشد، یک پدیده روانشناختی را بیان میکند.
کلاف سردرگم، حرص دربیار است. سوژه ساده و روان بیان شده است و ادبیات نویسنده در این کتاب به خوبی مطلب را به راحتی در دسترس مخاطب قرار میدهد. بیتفاوتی و سرخوشی یکی از کاراکترها، مخاطب را قلاب به فرق آدمهای دنیا میاندازد. داستان کوتاه است و ابتدا و انتها و دستاورد برای خواننده گاهی نیز دارد. اگر بهرام صادقی را در دیگر آثارش کمتر شنیده یا خواندهاید بهتر به نوع نگارش و قلمش میتوانید، برسید. روحش شاد.
کلاف سردرگم، حرص دربیار است. سوژه ساده و روان بیان شده است و ادبیات نویسنده در این کتاب به خوبی مطلب را به راحتی در دسترس مخاطب قرار میدهد. بیتفاوتی و سرخوشی یکی از کاراکترها، مخاطب را قلاب به فرق آدمهای دنیا میاندازد. داستان کوتاه است و ابتدا و انتها و دستاورد برای خواننده گاهی نیز دارد. اگر بهرام صادقی را در دیگر آثارش کمتر شنیده یا خواندهاید بهتر به نوع نگارش و قلمش میتوانید، برسید. روحش شاد.