من همیشه دوست داشتم اگر امکانش باشه کتابهای نشانه برای اخطار دادن به شنوندهها داشتن، مثلا این که این کتاب خیلی غمگین و ناراحت کننده و سرد بود و ممکن هست به افرادی که مشکلات روحی یا افسردگی دارن آسیب بزنه و هیچ جا همچین اخطاری داده نشده.
من مفهوم کتاب رو درک نکردم، هدف نویسنده و مطلبی که قصد انتقال داشت رو نگرفتم. کتاب از درک من خارج بود. از اواسط هم که کلا علاقهام رو از دست دادم و با سرعت ۱. ۳ گوش کردم زودتر تموم شه. چندجا کتاب اشتباه داشت، مثلا نقل کرد که میوهها ناپدید شدن، ولی بعدتر دوبار توی دنیاشون میوه وجود داشت. چند مورد دیگه هم بود از این دست اشتباهات. در کل کتاب تو سلیقه خواننده عامی مثل من نبود. من باهاش ارتباط برقرار نکردم و به شدت غم توش بود.
من مفهوم کتاب رو درک نکردم، هدف نویسنده و مطلبی که قصد انتقال داشت رو نگرفتم. کتاب از درک من خارج بود. از اواسط هم که کلا علاقهام رو از دست دادم و با سرعت ۱. ۳ گوش کردم زودتر تموم شه. چندجا کتاب اشتباه داشت، مثلا نقل کرد که میوهها ناپدید شدن، ولی بعدتر دوبار توی دنیاشون میوه وجود داشت. چند مورد دیگه هم بود از این دست اشتباهات. در کل کتاب تو سلیقه خواننده عامی مثل من نبود. من باهاش ارتباط برقرار نکردم و به شدت غم توش بود.