نظر م مسعودی برای کتاب کتابخانه‌ی نیمه شب

کتابخانه‌ی نیمه شب
مت هیگ، مینا صفری
۱۷۵۵ رای
م مسعودی
۱۴۰۲/۱۲/۱۰
هر کسی در زندگی لحظه‌های تلخ و شیرینی را تجربه می‌کنه‌. گاهی زندگی آن‌قدر سخت و طاقت فرسا میشه که عبور اّزّش نفس‌گیره و گاه آن‌قدر شیرین که وصف خوشبختیش لذت بخشه ولی آنچه که عمومیت داره اینه که افراد اکثرا حسرت نداشته‌هاشون را می‌خورند
اگر این را داشتم این کارو می‌کردم؛ اگر این نبود بهتر بود: اگر جای اون شخص بودم الان این‌طور بودم و.. ‌..
واقعیت اینه که زندگی برای همه چالش برانگیزه.
نورا قهرمان داستان هم یکی از میلیون‌ها انسانی است که به نا‌امیدی رسیده و نویسنده با برآورده کردن آرزوهاش بارها و بارها جایگاهش در زندگی را به گونه‌ای که خودش مایل است تغییر می‌دهد.
در هر زندگی او با چالش‌های جدیدی رو‌به‌رو می‌شود‌
واقعیت این است که هیچ زیستنی به طور کامل موافق با خواسته‌هایت نیست و همیشه مشکلاتی در زندگی وجود دارد که وقتی در جایگاه تجربه‌اش قرار بگیری قدر زندگی گذشته را می‌ دانی.
داستانی با موضوع جدید و جذاب که خواننده به‌خوبی می‌تواند خودش را با قهرمان داستان همراه کند و زندگی خودش را در موقعیت‌های مختلف بسنجد. با توجه به داشته‌ها و نداشته‌های هر زندگی؛ حسرت زندگی دیگران جایی برای توجیه ندارد و بهترین کار استفاده صحیح از امکانات موجود و تلاش برای ارتقا و بهبود شرایط است.
مطالعه در زمینه‌های مختلف راه‌گشا و راهنمای خوبی برای برنامه ریزی وهدفمند بودن در زندگی است و کمک می‌کند به داشتن دید وسیع‌تر و بهترین انتخاب‌ها در مواجهه با چالش‌های زندگی.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟