نظر محمدرضا مولاءی برای کتاب دستان کوچک خون آلود

دستان کوچک خون آلود
محمدرضا مولاءی
۱۴۰۲/۱۱/۲۶
10
برای بار دوم کتاب را خواندم. انسانها در خانواده خود با تمام خوشیها و ناخوشیها، دارایی و نداری زندانی شدند و افرادی منتظر شکاف یا سوراخی در زندگی خانوادگی همسایه یا اقوام خود هستند تا دزدانه دیدی بزند. با مشاهدۀ مشکلی، عوض همدردی و کمک، به بزرگ نمایی و طرد آن خانواده از جامعه یا فامیل خود هستند. نقش بعضی از پزشکان را به وضوح به تصویر کشیده که سوگندنامه خود را فراموش کرده و به مریض به چشم پول نگاه میکنند. به خصوص در کشور ما. پزشک عمومی مشغول نوشتن نسخههای آنتی بیوتیک تکراری، جراح منتظر سلاخی بیمار بدبخت یا شبیه کردن افراد ناراضی از ظاهر طبیعی و خدایی خود به چهره و ظاهر کارتونی. روانشناس محترم نیز با زیاد کردن حق ویزیت تنها در خدمت بچهها یا خانمهای لوس متمولین. مجریان قانون هم قولهای مساعدت نا ممکن. نقد: مورفی ناظر وقوع جرم چگونه تبرئه شد. بچه خون آشام چگونه بدون مداوا آزاد شد. و مکرر از ترس و باختن رنگ دانلد و رابرت در صحنه نوشته بود که بی معنی است. احتیاط، هوشیاری در برخورد با هر نوع صحنه جرمی است تا آمادگی لازم را داشته باشند ولی ترس و لرز... معنی ندارد. مامور متعهد و دستکار تنها در اتفاق دنبال واقعیت است. نه سر هم کردن قضیه که موجب فرار متهم اصلی و مجازات بی کناهی باشد. نشانه افزایش جرم، کم کاری و خیانت مبارزین مربوطه به آن جرم است. (در جامعهای اگر مردم هر صنفی به وظایف انسانی خود عمل کند. هیچ جرم و جنایتی واقع نخواهد شد.) شیطان آماده است تا ظلمی در حق کسی، و یا ناآگاهی و غفلتی در وظایف انسانی صورت بگیرد تا کسی متضرر مالی یا جانی شود. وارد معرکه شده و جرمی یا جنایتی صورت میگیرد. صداقت، درستکاری، موجب میشود انسان در خانه و خانواده آرامش داشته. متشکرم
هیچ پاسخی ثبت نشده است.