نظر ابوالفضل حیدری برای کتاب شکار هیولا

رمان درباره زنی به نام جینا رویال است که بعد از این که یک سری اتفاقات وحشتناک در زندگی‌اش افتاده است نام خود را به گوئن پراکتر تغییر داده است او با همسرش ملوین رویال و پسرش کانر و دخترش لنی زندگی میکرده تا زمانی که متوجه شده که شوهرش در پارکینگ خانه‌اش در حال شکنجه دادن و قتل دختر‌های بی‌گناه است و زمانی که به زندان افتاد مدتی بعد از زندان فرار کرد و گوئن برای اینکه بتواند از بچه هایش مراقبت کند خود را سپر بچه‌ها میکند و حاضر به طعمه شدن میشود تا ملوین او را پیدا کند تا زمانی به دست آورد تا سم، دوست گوئن او را پیدا کند سم و گوئن بعد از کلی تلاش و فریب‌های آبسالوم بالاخره گوئن طعمه شد و زمانی که سم بالاخره به گوئن میرسد ملوین باز توانسته از مرگ فرار کند اما با هوشیاری گوئن نتوانست بعد از آن بالاخره آن‌ها از اتهام همکاری با ملوین تبرئه شدند و توانستند به خانه قدیمی شان برگردند