قصهی حسن کچل قصهی زیبا و جذابی است دربارهی پسری به نام حسن که خیلی تنبل است و صبح تا شب فقط میخوابد تا اینکه بالاخره مادرش با ترفندی او را از خانه بیرون میکند تا برود کار کند حسن پسر باهوشی است و وقتی به دیو میرسد با استفاده از هوشش اورا فراری میدهد و سپس به قلعهای میرسد که در آن پادشاه دیوها زندگی میکند در اینجا هم با استفاده از هوش سرشارش باعث فرار پادشاه میشود و قصر با تمام طلاها و چیزهای دیگری که دارد به دست حسن میافتد سپس حسن مادرش را هم به قصر میآورد و با هم در قصر زندگی میکنند و پس از مدتی هم حسن را زن میدهد و قصه با خوبی و خوشی پایان میابد. قصهای زیبا و ساده با ماجراهایی آموزنده و پایانی خوش برای کودکان.
با تشکر از کتابراه و کانون فرهنگی چوک برای تهیهی این قصهی زیبا.
با تشکر از کتابراه و کانون فرهنگی چوک برای تهیهی این قصهی زیبا.