داستان کوتاه غروب نوشتهی هکتور هیو مونرو داستان جالبی است که این روزها در اطرافمان زیاد با آن روبرو میشویم داستان افرادی که دست به هر کاری میزنند تا به راحتی پولی بدست آورند و کلاه دیگران را بردارند و با این شیوه باعث سلب اعتماد مردم میشوند زیرا اگر واقعا افراد نیازمندی هم باشند که به کمک دیگران نیاز داشته باشند دیگر کسی اعتماد نمیکند چون مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد و وقتی اعتماد مردم این گونه سلب شود بازسازی آن به راحتی انجام نمیشود.
با تشکر از کتابراه برای تهیهی رایگان چنین داستانهای با ارزش.
با تشکر از کتابراه برای تهیهی رایگان چنین داستانهای با ارزش.