داستانی خشن و در عین حال جذاب...
مردی از جنس قانون... بی قانونی میکند اما جالبه که نویسنده وی را یک قربانی میداند تا یک مجرم!!!
درس نخست: تنها یک نفس فاصله است میان آنچه هستی و آنچه خواهی شد... افسر پلیس، و اکنون قاتل همسر...
درس دوم: سخت کوشی ثمره میدهد حتی در زندان
درس سوم: جایگاه خودت را بشناس و همنشین و یا همصحبت هرکسی نشو... حتی اگر آدمهای کمی اطرافت هستند.
درس چهارم: زندگی همواره خیلی بی رحمه و میتواند در اوج احساس سرخوشی، آنچنان نابودت کند که دیگر فرق شب و روز را ندانی...
جالب بود در بخشهای آخر کتاب لوئیز داشت احساس خوشبختی میکرد و آن را مدیون همسرش میدانست که کشته بودش... که ناگهان در دام افتاد... از اوج به فوج رسیدن
کتاب بسیار قوی و پر محتوایی است... کتابراه ممنون
مردی از جنس قانون... بی قانونی میکند اما جالبه که نویسنده وی را یک قربانی میداند تا یک مجرم!!!
درس نخست: تنها یک نفس فاصله است میان آنچه هستی و آنچه خواهی شد... افسر پلیس، و اکنون قاتل همسر...
درس دوم: سخت کوشی ثمره میدهد حتی در زندان
درس سوم: جایگاه خودت را بشناس و همنشین و یا همصحبت هرکسی نشو... حتی اگر آدمهای کمی اطرافت هستند.
درس چهارم: زندگی همواره خیلی بی رحمه و میتواند در اوج احساس سرخوشی، آنچنان نابودت کند که دیگر فرق شب و روز را ندانی...
جالب بود در بخشهای آخر کتاب لوئیز داشت احساس خوشبختی میکرد و آن را مدیون همسرش میدانست که کشته بودش... که ناگهان در دام افتاد... از اوج به فوج رسیدن
کتاب بسیار قوی و پر محتوایی است... کتابراه ممنون