نظر Samira All برای کتاب صوتی شرق بهشت

شرق بهشت
جان اشتاین بک، پرویز شهدی
۲۰۸ رای
Samira All
۱۴۰۲/۰۹/۲۷
روایت درد و رنج فرزند قابیل بودن را به تصویر میکشد. رنجی که همه ما به ناچار آن را حمل کنیم و نسل به نسل منتقل میکنیم. از ابتدا ترس آن را داریم که نکند سرنوشتمان طرد شدن باشد، پس آشوب و اضطراب انتخاب در ما متولد می‌شود، از آن پس بعضی چیز‌ها را خوب میدانیم و بعضی را بد. در این لحظه است که از آن فضای یکپارچه و امن بیرون میافتیم و بعنوان یک خود مستقل شروع به دست و پا زدن میکنیم. آن دیگران را هم در مقابل خود می‌یابیم. و قسمت تلخ تر آن، که در این کتاب اکثر کاراکتر‌ها به آن دچار بودند این بود که خود را در مقابل خود می‌یافتند. چون چیزهایی را که بد می‌پندارند در خود نمیخواهند.
هر کسی با قضاوت خانواده و اطرافیان و از همه بدتر خودش باعث به هم زدن تعادل میشود. هر نظری یعنی دور شدن از یک سو، و نزدیک شدن به سوی دیگر.
اگر که داستان ادم و حوا را فراموش کنیم و ریشه خود را در خالیای دائو بیابیم خط سیر داستان عوض می‌شود.
دائو ماورای ارزش هاست، دوگانه نیست. آدمی میتواند با پذیرش بدون قضاوت وضعیت موجود، خود را در مسیر دایو قرار دهد و اجازه دهد دائو باعث ایجاد تعادل در فرد و اطرافش شود
نقل قول‌های زیبایی از کتاب ↓
لی: اگر عیسی شبان نبود و کشاورز بود شاید پیشکش قابیل را ترجیح میداد
لی: اگر منظورتان پول دراوردن است کار آسانی است، ولی با چند مورد استثنایی، آدمها در پی به دست اوردن پول نیست نیستند، آن‌ها تحمل را میخواهند و عشق را و تحسین را.
ساموئل: من نمیتوانم به شما بگویم چطور زندگی‌تان را بگذرانید، این را میدانم که ترجیح دارد زیر زمین شایدهایتان را ترک کنید و برگزردید به سطح، جایی که باد میوزد.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟