اول باید بگم که صدا پیشگی خواننده محترم بی نظیر بود و واقعن گوش دادن بهش رو لذت بخش کرده بود
خب درمورد خود داستان باید بگم که زیبا بود و در طول گوش دادن بهش خودم سعی کردم با نکاتی که لابه‌لای داستان، زیر پوسته ساده و ظریف اون پنهان شده بود و رنگ کودکانه به خودش گرفته بود ارتباط برقرار کنم و اون رو بیرون بکشم و ازش یاد بگیرم و درکش کنم
توی داستان شازده کوچولو داشتن یک گل از میان همه گل‌ها خیلی اهمیت داره گلی که از همچی برای شازده کوچولو باارزش تره. شازده کوچولو حتی توی یک سفر هم گل خودشو از یاد نبرد اون همیشه به یاد گلش موند. اگه هرکی مثل شازده کوچولو یه گل نداشته باشه دیگه دنیا چه معنی میده!
ولی این سوالم جالب بود که خود شازده کوچولو کرد اون گفت اهیمت داشتن گل چیه وقتی که نگه داشتن این همه رنج رو میطلبه؟ خودمم نفهمیدم
اما زیباتر از هرچیزی برای من نگاه کردن به کلمه اهلی کردن از یک زاویه دیگه و معنایی دیگه به اون بخشیدن بود.
اهلی شدن یعنی برای همدیگر معنای تازه پیدا کردن یعنی دیدن اصل در هر فرعی. وقتی چیزی رو یا کسی رو اهلی می‌کنی اون دیگه چیزی از میان هزارتای دیگه نیست اون حالا یه معنی دیگه داره اون برای تو منحصر به فرد میشه مثل وقتی که دیگه گندم زار برای روباه معنی دیگه‌ای پیدا کرد چون اون رو یاد شازده کوچولو می‌انداخت.
با شنیدن شازده کوچولو یاد فیلم سینمایی تصور شدم فیلمی با بازی لیلا حاتمی و مهرداد صادقیان. توی اون فیلم مهرداد کسی رو نمی‌دید در واقع اون هر روز انسان‌های مختلفی رو میدید ولی برای اون همه چیز جلوه‌ای از کسی بود که واقعن دوستش داشت. و در نهایت جمله زیبای دیگه‌ای که توی کتاب بود وقتی کسی رو یا چیزی رو اهلی می‌کنی در قبال اون مسئولی
خب درمورد خود داستان باید بگم که زیبا بود و در طول گوش دادن بهش خودم سعی کردم با نکاتی که لابه‌لای داستان، زیر پوسته ساده و ظریف اون پنهان شده بود و رنگ کودکانه به خودش گرفته بود ارتباط برقرار کنم و اون رو بیرون بکشم و ازش یاد بگیرم و درکش کنم
توی داستان شازده کوچولو داشتن یک گل از میان همه گل‌ها خیلی اهمیت داره گلی که از همچی برای شازده کوچولو باارزش تره. شازده کوچولو حتی توی یک سفر هم گل خودشو از یاد نبرد اون همیشه به یاد گلش موند. اگه هرکی مثل شازده کوچولو یه گل نداشته باشه دیگه دنیا چه معنی میده!
ولی این سوالم جالب بود که خود شازده کوچولو کرد اون گفت اهیمت داشتن گل چیه وقتی که نگه داشتن این همه رنج رو میطلبه؟ خودمم نفهمیدم
اما زیباتر از هرچیزی برای من نگاه کردن به کلمه اهلی کردن از یک زاویه دیگه و معنایی دیگه به اون بخشیدن بود.
اهلی شدن یعنی برای همدیگر معنای تازه پیدا کردن یعنی دیدن اصل در هر فرعی. وقتی چیزی رو یا کسی رو اهلی می‌کنی اون دیگه چیزی از میان هزارتای دیگه نیست اون حالا یه معنی دیگه داره اون برای تو منحصر به فرد میشه مثل وقتی که دیگه گندم زار برای روباه معنی دیگه‌ای پیدا کرد چون اون رو یاد شازده کوچولو می‌انداخت.
با شنیدن شازده کوچولو یاد فیلم سینمایی تصور شدم فیلمی با بازی لیلا حاتمی و مهرداد صادقیان. توی اون فیلم مهرداد کسی رو نمی‌دید در واقع اون هر روز انسان‌های مختلفی رو میدید ولی برای اون همه چیز جلوه‌ای از کسی بود که واقعن دوستش داشت. و در نهایت جمله زیبای دیگه‌ای که توی کتاب بود وقتی کسی رو یا چیزی رو اهلی می‌کنی در قبال اون مسئولی