نظر ابوالفضل حیدری برای کتاب صوتی بیمار خاموش

بیمار خاموش
الکس مایکلیدیس، منیژه شیخ جوادی
۵۰۴ رای
ابوالفضل حیدری
۱۴۰۲/۰۹/۰۵
زمان درباره دختری به نام الیسیاس که وقتی هشت ساله بود در تصادف مادرش میمیرد و او اتفاقی برایش نمی‌افتد پدرش به خاطر این اتفاق گفت که چرا در آن تصادف به جای زنش پ. دخترش نمرده بعد از آن حرف الیسیا از نطر روحی و روانی دچار مشکل شده ایت و سالها تحت نظر پزشک بوده است او با فردی به نام گابریل ازدواج میکند. انها همدیگر را خیلی دوست دارند و با صبر و صبوری. با بیماری کنار می‌آیند ناگهان رسانه‌ها می‌گویند که الیسیا شوهرش گابریل را کشته همه از این اتفاق شکه شده‌اند بعد از ان الیسیا دیگر حرفی نزد و سکوتی را اختیار کرد هیچ کس نتوانست کمکش کند تا اینکه فردی به نام تئو که یک روانکاو است میخواهد به او کمک کند بعد از چندین هفته بالاخره اایسیا با تئو حرف او از اتفاق آن روز گفت و اما واقعیت گابریل با همسر تئو. کتی رابطه داشته و تئو این موضوع را فهمید او بعد از تعقیب گابریل خانه او را پیدا گرد و الیسیا را زیر نظر داشت تا بالاخره زهرش را ریخت او الیسیا را به صندلی بست تا زمانی که گابریل به خانه امد و او را هم به صندلی بست تئو به گابریل گفت که یا باید او بمیرد یا زنش اما تئو گفت من نمیخواهم که بمیرم تتئو به الیسیا فهموند که گابریل هیچ علاقه و عشقی به او ندارد و ادم تریو عاشق نیست بعد از اینکه تئو دست و پای الیسیا را باز کرد و رفت الیسیا به گابریل شلیک کرد و او را کشتتئو در طول درمان متوجه شد که الیسیا او را شناخته برای همین به او مورفین تزریق کرده و تا به کما برود و جوری صحنه سازی کرده که خودکشی بوده اما در آخر دفترچه خاطرات الیسیا که آن‌ها را در روزهای پایانی نوشته بود راز او را برملا ساخت
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟