من یه زن خانه دارم وقتهایی که کارهای خانه رو میکنم سعی میکنم کتابهای صوتی گوش بدم خواندن کتاب به خاطر بچه داری زندگی برایم سخت هست کم میشود بعد خواندن کتابی گریه کنم حتی مرگکیمیا تو کتاب ملت عشق وقتی این کتاب رو شروع کردم به گوش کردن خودم رو لورا دیدم که هدفی نداره و تنها یه زن خاندار افسرده حتی زندگیهای لورا هممنو تحت تاثیر قرار نمیداد حتی دوست داشتم گوش کردن کتاب رو ول میکردم اما گفتم ادامه بده وقتی لورا به زندگی ایدالش رسید گفتمامیدوارماحمق نباشه واین زندگی رو رها نکنه وقتی دیدم لورا در زندگی قبلیش یه بچه رو از خلافکار شدن نجات داده تازه فهمیدم دلیل زندگی قبلیش رو گریه میکردم و میگفتم باید خودتو نجات بدی زنده بمونی خودم رو تو اون کتابخونه میدیدم که داره فرو میریزه
وقتی زنده بود و هدف داشت وقتی دیگه ناراحت بیکاری نبود وخودش خواست اموزش پیانو بدهد و یا فهمید برادرش هم حسرتهای زیادی داشته ولی هم رو دوست داشتن خندیدم حالا میفهمم هدف زندگی منی که خانوادم میتونه تربیت درست بچم باشه میتونه آرامش برای همسرم باشه میتونه شادی و خوشحالی برای خواهر برادرهای عزیزم باشه که همیشه نگرانشان هستم پدر و مادرم که دوسشون دارم باشه ممنونم لورا که بهم فهموندی من تو این زندگی هم میتونم خوشحال شاد باشم هدف داشته باشم منم خیلی وقتها حسرت جاهایی که کار کردم و نموندم یا ادامه ندادن تحصیل اینجور چیزا داشتم اما میخوام که آیندمون بسازم و دوباره شروع کنم ممنونم
وقتی زنده بود و هدف داشت وقتی دیگه ناراحت بیکاری نبود وخودش خواست اموزش پیانو بدهد و یا فهمید برادرش هم حسرتهای زیادی داشته ولی هم رو دوست داشتن خندیدم حالا میفهمم هدف زندگی منی که خانوادم میتونه تربیت درست بچم باشه میتونه آرامش برای همسرم باشه میتونه شادی و خوشحالی برای خواهر برادرهای عزیزم باشه که همیشه نگرانشان هستم پدر و مادرم که دوسشون دارم باشه ممنونم لورا که بهم فهموندی من تو این زندگی هم میتونم خوشحال شاد باشم هدف داشته باشم منم خیلی وقتها حسرت جاهایی که کار کردم و نموندم یا ادامه ندادن تحصیل اینجور چیزا داشتم اما میخوام که آیندمون بسازم و دوباره شروع کنم ممنونم