نظر سپیده اقایی برای رمان بر باد رفته

رمان بر باد رفته
سپیده اقایی
۱۴۰۲/۰۷/۰۵
00
این اولین رمان خارجی بود که خوندم قبل از این هیچ علاقهای نداشتم رمان بخونم چون سه تا رمان معروف ایرانی خوانده بودم که نه تنها اموزنده نبودن بلکه شخصیتهای تکراری و داستانی بی محتوا داشتن و من اصلا علاقه نداشتم دوباره رمان بخوانم ولی تعریف این کتاب و شنیده بودم و دوست داشتم بخونم سبک کتابهایی که میپسندم نظیر کتاب کیمیاگر، کتابخانه نیمه شب، سینوهه هست و این کتاب هم جزو کتابهای بی نظیری بود که خواندم. حجم کتاب زیاده ولی عمیقا توصیفات قشنگی داره که باعث میشه تمام شخصیت هارو مثل فیلم در ذهن تجسم کنی و من از این کار لذت میبرم اسکارلت شباهتهای اخلاقی به خودم داره و من فوق العاده از شخصیت رت باتلر خوشم میادتنها قسمت ناراحت کننده داستان اونجاییه که توی اخرین صفحه بهت زده میشی که داستان تموم شده و پایان باز داره.... اسکارلت نماد شخصیتی هست که درون همه ما هست و موقع نیاز و احتیاج بی باکانه تلاش میکنیم و بقامون رو حفظ میکنیمرت نماد وجدان و مظهر عشق بود برای من توی داستان اون همیشه تضادی لذت بخش از تصمیم گیریها پیش روی اسکارلت میذاشت و این عشق شیرینی بود که هرجا نا امید میشد اسکارلت رت همونجا کنارش ظاهر میشد و بهش کمک میکردکاملا فراز و نشیبهای شخصیتهایی مختلف و زیرکانه توی کتاب میتونید بشناسید و ببینید که چطور ادم وقتی داخل بازی هست و دست بقیه حریفها رو نمیبینه کورکورانه عمل میکنهاسکارلت اگر کمی بیشتر به اطرافیانش توجه میکرد واقعا قهرمان داستان میشد و دوستهای کمتری رو از دست میداد. هرچند که نیازش به بقا باعث شد فقط در ادمهای اطرافش بدنبال منفعت بگرده و ارضای روح خودشاز ناکامی هاش. عشق اشلی وهمی بود از رویای کودکیشوتنها حسی که اسکارلت رو به گذشته گره میزد
هیچ پاسخی ثبت نشده است.