با سلام ضمن عرض تشکر از شما استاد محترم بابت مطالب مفید کتاب. یکی از نکات مثبت کتاب خلاصه بودن آن است که این وجه تمایز در مقایسه با کتابهای مشابه که اغلب به توضیحات اضافی و شاخ و برگ دادن میپردازند، احساس میشود. نکته دیگر نیز متن روان و خوانای کتاب است. در مورد "فصل دوم- قسمت تقسیم کار بین المللی" به نظر میرسد چیزی که در صحنه عمل معمولا به وقوع میپیوندد اینطور نیست و اساسا کشورهای جهان سوم کار خاصی را در این نظام نمیتوانند به عهده بگیرند جز آنکه مواد خام را با قیمت مناسب برای قدرتهای اقتصادی تولید کنند و یا به عنوان مونتاژ کنندگان کالاهای خارجی (درحقیقت مانند کارگران یک پیمانکار) ایفای نقش نمایند. و در حقیقت در بهترین حالت نتیجه این نظام تقسیم کار آن میشود که قدرتها روزبروز قویتر شده و جهان سومیها نیز از گرسنگی نمیرند و هیچگاه در مقابل قدرتها اهرمی برای چانه زنی نداشته باشند. شرایط موجود کشور ما نیز که در عرصههای مختلفی با غرب در تقابل است و در هر زمان ممکن است به وضعیتی چالشی با آنها وارد، امکان چنین وضعیتی را نمیدهد. نکته دیگر قابل اشاره در فصل "ایران" است که در ابتدا به آمار اندیشکده a. t kearney اشاره میشود. بهتر بود به آمارهای دیگری نیز اشاره میشد. البته جایگاهی که برای ایران حاصل شده بود و مقایساتی که صورت گرفته بود، برای بنده جالب بود. همچنین نمونه گیری که از جامعه ایران صورت گرفته بود نیز نتایج جالبی را در خصوص عدم آشنایی با موضوع و همچنین مخالفین موضوع نشان میدهد که برای بنده تازگی داشت. البته ایرادی که در هردو مورد فوق (موسسه امریکایی و امارگیری) به نظر میرسد با توجه به گذشت سالهای زیاد تغییرات محسوسی در انها صورت گرفته باشد که برای خواننده امروزی کتاب مهم است. پیشنهاد میشود درصورتی که قصد تجدید چاپ کتاب را دارید بهتر است که بروز گردند. با تشکر - جواد یعقوبی
نکته دیگر نیز متن روان و خوانای کتاب است.
در مورد "فصل دوم- قسمت تقسیم کار بین المللی" به نظر میرسد چیزی که در صحنه عمل معمولا به وقوع میپیوندد اینطور نیست و اساسا کشورهای جهان سوم کار خاصی را در این نظام نمیتوانند به عهده بگیرند جز آنکه مواد خام را با قیمت مناسب برای قدرتهای اقتصادی تولید کنند و یا به عنوان مونتاژ کنندگان کالاهای خارجی (درحقیقت مانند کارگران یک پیمانکار) ایفای نقش نمایند. و در حقیقت در بهترین حالت نتیجه این نظام تقسیم کار آن میشود که قدرتها روزبروز قویتر شده و جهان سومیها نیز از گرسنگی نمیرند و هیچگاه در مقابل قدرتها اهرمی برای چانه زنی نداشته باشند. شرایط موجود کشور ما نیز که در عرصههای مختلفی با غرب در تقابل است و در هر زمان ممکن است به وضعیتی چالشی با آنها وارد، امکان چنین وضعیتی را نمیدهد.
نکته دیگر قابل اشاره در فصل "ایران" است که در ابتدا به آمار اندیشکده a. t kearney اشاره میشود. بهتر بود به آمارهای دیگری نیز اشاره میشد. البته جایگاهی که برای ایران حاصل شده بود و مقایساتی که صورت گرفته بود، برای بنده جالب بود.
همچنین نمونه گیری که از جامعه ایران صورت گرفته بود نیز نتایج جالبی را در خصوص عدم آشنایی با موضوع و همچنین مخالفین موضوع نشان میدهد که برای بنده تازگی داشت.
البته ایرادی که در هردو مورد فوق (موسسه امریکایی و امارگیری) به نظر میرسد با توجه به گذشت سالهای زیاد تغییرات محسوسی در انها صورت گرفته باشد که برای خواننده امروزی کتاب مهم است. پیشنهاد میشود درصورتی که قصد تجدید چاپ کتاب را دارید بهتر است که بروز گردند.
با تشکر - جواد یعقوبی