نظر M.H برای کتاب یدکی: شاهزاده هری

این کتاب بسیار طولانی زندگینامه یک شاهزاده که چون پسر دوم خانواده سلطنتی هست بهش یدکی میگن و این واقعا ناراحت کننده است. شاهزاده‌ای که مادرش رو در کودکی از دست میده و در عین حال که با برادرش رابطه بسیار خوب و نزدیکی داره، هر چقدر بزرگتر میشه متوجه میشه برادر بزرگش ازش فاصله میگیره. لحظه لحظه زندگی این شاهزاده با خبرنگارها و عکاس‌ها پیوند خورده و کوچکترین کارهاش تبدیل به تیترهای جنجالی میشه که خیلی ازین تیترها واقعیت نداره و رفتار شاهزاده یدکی رو جور دیگه‌ای نشون میده. من اصلا تصور نمی‌کردم یک شاهزاده از سوپرمارت‌های زنجیره‌ای خرید کنه و برای اینکار مجبور باشه از دست خبرنگارها فرار کنه. ارتباطش با دوستانش و یا دخترهایی که با اونا قصد ازدواج داره به شدت زیر نظر پاپاراتزی هاست تا اونجا که دختران به خاطر آزار و اذیت مطبوعات از عروس خانواده سلطنتی شدن منصرف میشن و ترجیح میدن یه زندگی معمولی ولی راحت داشته باشن. مدت‌ها مشغول یادگیری پرواز میشه و مدتی‌ها به جنگ در افغانستان و عراق میرهدر کل متوجه شدم که این آدم‌ها نمی‌تونن برای زندگی شون تصمیمی بگیرن چون همیشه از بالا (کاخ) بهشون دستور داده میشه چی کار کنند، حتی برای دیدن ملکه ممکنه کاخ بهشون اجازه نده مادربزرگ خودشون رو ببینن و باهاش صحبت کنن. خدایا شکرت که ما در یک خانواده معمولی به دنبا اومدیم و بزرگ شدیم، تا قبل از خوندن این کتاب فکر میکردم شاهزاده بودن یا عروس خانواده سلطنتی شدن چقدر عالیه ولی با خوندن این کتاب متوجه شوم چه زندگی سختی دارن