نظر Ahmad برای کتاب سه پرسش

سه پرسش
Ahmad
۱۴۰۲/۰۶/۲۰
30
این کتاب یک کتاب بسیار خلاصه است که ماجرای یک پادشاه است که سه سوال برایش پیش میآید و در صدد پیدا کردن جواب آنها میگردد و از همه دانشمندان و بزرگان آن سوالها را میپرسد ولی هرکس یک حوالی میدهد تا اینکه پادشاه پیش یک فرد عارفی که تنها در یک کلبه در جنگل زندگی میکند میرود و چون این عارف فقط به افراد محلی جواب میدهد و پادشاه مجبور میشود خودش با لباس مردم عادی پیش او برود و از او سوال هایش را میپرسد ولی او جواب نمیدهد و زمینش را بیل میزند و پادشاه بله او کمک میکند و بعد از کمک دوباره سوالهایش را تکرار میکند که در این هنگام مرد زخمی میآید و پادشاه زخم او را با کمک عارف تمیز میکند و میبندد و او خوب میشود و روز بعد حالش خوب میشود و به او میگوید که من تو را میشناسند ولی پادشاه میگوید م تو را نمیشناسند و مرد میگوید تو برادر من را کشتی و مالش را گرفتی من برای کسانی تو آمده بودم ولی تو با نجات دادن من باعث شدی که از تو بگذرم و پادشاه خوشحال میشود که با دشمنش صلح کرده ومال او را بر میگرداند و او را به کاری میگمارد و باز پادشاه سوالهایش را تکرار میکند و عارف به او میگوید که تو جواب سوال هایت را گرفتی تو اگر دلت به حال من نمیسوخت میرفتی و این مرد تو را میکشت و اگر باز به این مرد کمک نمیکردی این مرد هم میمرد و کاری که تو برای او انجام دادی بهترین کار بود. در واقع چه کاری را کی باید انجام داد و چه کاری باید انجام داد و چگونه انجام داد جواب همه آنها این است که انسان باید در حال زندگی کند و در هر زمان همان کاری که در حال حاضر دارد فقط و فقط به همان کار بپردازد انگار کار دیگری ندارد آن را به بهترین شکل انجام دهد بعد متوجه میشود این کار بهترین نتیجه را میدهد.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.