نقد کتاب کلبه عمو تام: تام بردهای سیاهپوست مسیحی است که به اربابش وفادار است. اربابش بخاطر مشکلات مالی مجبور میشود اورا بفروشد. تام به یک مرد خوش قلب فروخته میشود که میخواهد وصیت کند تا بردگانش آزاد شوند اما قبل از اینکه وصیت کند توسط مشروب خوران به قتل میرسد و بعد از او بردگانش بدست زنش میفتند که رفتار خوبی با آنها ندارد و بالاخره روزی آنها را میفروشد. تام این دفعه به دست مردی سنگدل و کافر میفتد که از مسیحیان و خداپرستان متنفر است مرد انجیل تام را توی آب دریا میاندازد و از همان اول بهانههایی میآورد تا تام را آزار و اذیت کند. او دوتا مباشر دارد که آنها را مثل خودش سنگدل پرورش داده. بعد از فرار یک زن از زیر دستش بهانهای جور میشود تا تام را کتک بزند او داخل اتاقی تام را حسابی کتک میزند تا اینکه بالاخره تام زیر کتکهای او جان خود را از دست میدهد. دو مباشرِ مرد سنگدل در لحظه جان دادن تام از او در مورد حضرت مسیح سوال میکنند و تام در حال جان دادن سرگذشت کوتاهی از مسیح برای آنها روایت میکند و بعد میمیرد و آن دو با اینکه سنگدل هستند به گریه میفتند.
کمی بعد پسر ارباب قبلیاش به دیدار تام میآید و میخواهد که تام را بخرد اما بیفایده است چون تام مرده.
کمی بعد مرد سنگدل هم توسط زنی که قبلاً فرار کرده بود کشته میشود.
کمی بعد پسر ارباب قبلیاش به دیدار تام میآید و میخواهد که تام را بخرد اما بیفایده است چون تام مرده.
کمی بعد مرد سنگدل هم توسط زنی که قبلاً فرار کرده بود کشته میشود.