با سلام
این کتاب هم مثل نوشتههای دیگر ماکز خیلی روان وسادست اما احساس میکنم مترجم کمی کلمات سنگین بکار برده که البته شاید در متن اصلی هم کلمات به همین گونه بودن. مارکز معمولا در کتابهاش از اسامی تقریبا یکسانی استفاده میکنه و همچنین به بعضی از سنتهای قدیمی همیشه اشاره میکنه مثل همین سنت ازدواجهای همخونها و به قول اسلام محارم با یکدیگر و از این اشارهها لذت میبرم چون میشه فضای اون زمان رو با توجه به فضای سنتها درک کرد. وقتی نمیتونیم در جایی و در زمانی حضور داشته باشیم، خوندن درباره اش، ما رو میبره به همون جا و همون زمان. برای همین از خوندن داستانهای مربوط به زمانهای قدیم و کشورهای دیگه لذت میبرم. داستان آخر (تدفین مادربزرگ) خیلی تاثیرگذار بود. بعد از اون داستانهای اول، فکر نمیکردم آخرش به این نقطه برسه. واقعا لذت بردم. کتاب خوبی بود.
این کتاب هم مثل نوشتههای دیگر ماکز خیلی روان وسادست اما احساس میکنم مترجم کمی کلمات سنگین بکار برده که البته شاید در متن اصلی هم کلمات به همین گونه بودن. مارکز معمولا در کتابهاش از اسامی تقریبا یکسانی استفاده میکنه و همچنین به بعضی از سنتهای قدیمی همیشه اشاره میکنه مثل همین سنت ازدواجهای همخونها و به قول اسلام محارم با یکدیگر و از این اشارهها لذت میبرم چون میشه فضای اون زمان رو با توجه به فضای سنتها درک کرد. وقتی نمیتونیم در جایی و در زمانی حضور داشته باشیم، خوندن درباره اش، ما رو میبره به همون جا و همون زمان. برای همین از خوندن داستانهای مربوط به زمانهای قدیم و کشورهای دیگه لذت میبرم. داستان آخر (تدفین مادربزرگ) خیلی تاثیرگذار بود. بعد از اون داستانهای اول، فکر نمیکردم آخرش به این نقطه برسه. واقعا لذت بردم. کتاب خوبی بود.