خیلی ضعیف بود! نقاط ضعف زیاد، داستان بدون هیجان و با نقص، و سوتی زیاد باعث خراب شدن پتانسیل قصه شدن!!! مجالی نیست که بخوام تموم نواقص کتاب رو بگم و فقط به اشاره چند مورد بسنده میکنم: برخلاف سقوط مرگبار در کتاب جوینده هیچ اشاره ایی به علّت نابودی دنیا نمیشه. اصلاً اونا چطور و از کجا میدونستن که سفینه کی قراره پرواز کنه که اینقدر با زمانبندی دقیق بهش رسیدن!؟ یکجا میگه آلفا کلاه سبزش رو سَر کاپیتان میکنه و لحظه بعداز افتادن آلفا به درّه میگه کلاه بدست هلگا فیوفته! شخصیت لیا عملاً تا لحظات آخره داستان بجزء روایت هیچکاره خاصی نمیکنه. بخش مربوط به دفترچه خاطرات کاپیتان در موقعیتهای حساس عملاً هیجانش رو از دست میده چون مخاطب میدونه خاطرات کاپیتان هست و کاپیتان هم در زمان حال قصه صحیح و سالمه. اون شخصیت انسان سایبورگ کاملاً در داستان فراموش میشه! اُفتادنه شخصیتها تو درّه چندبار تکرار میشه (گویا نویسنده هیچ ایده دیگه ایی برای حذف شخصیتها نداره). اسامی شبیه بهم (رودو، روسو، روتوم) که باعث میشه مخاطب گاهاً شخصیتها رو باهم قاطی کنه و...
نسخه صوتی هم چندان خوب نیست! صداپیشگی بَد شخصیت لیا که خیلی آروم و آهسته حرف میزنه، حتی در موقعیتهای پُر اضطراب. بلندی زیاده افکتهایی مثل صدای شلیک که مانع از شنیدنه دیالوگها میشه. جا افتادن برخی از قسمتها، مثلاً میگه: از کاپیتان میپرسم...... سکوت....... درحالیکه در نسخه متنی نوشته: از کاپیتان میپرسم اون جهش یافته ایی که دور ایستاده و گرگ داره کیه؟ دوبار تکرار شدن برخی از جملات. خلاصه که بیش از 2 امتیاز از 5 نمیتونم بهش بدم.
نسخه صوتی هم چندان خوب نیست! صداپیشگی بَد شخصیت لیا که خیلی آروم و آهسته حرف میزنه، حتی در موقعیتهای پُر اضطراب. بلندی زیاده افکتهایی مثل صدای شلیک که مانع از شنیدنه دیالوگها میشه. جا افتادن برخی از قسمتها، مثلاً میگه: از کاپیتان میپرسم...... سکوت....... درحالیکه در نسخه متنی نوشته: از کاپیتان میپرسم اون جهش یافته ایی که دور ایستاده و گرگ داره کیه؟ دوبار تکرار شدن برخی از جملات. خلاصه که بیش از 2 امتیاز از 5 نمیتونم بهش بدم.