این کتاب رو بیشتر میتونم یک دلنوشته و خاطره نویسی توصیف کنم. نویسنده اصلی کتاب که خانم شریل سندبرگ هست و در مورد زندگی خودش و آشنایی با همسرش و اینکه همسر عزیزش رو بر اثر یک سانحه در یک مهمانی جمعی خانوادگی و دوستانه از دست داده، و چگونگی رهایی خودش از روزگار تنهایی و درد پس از اون اتفاق و روبرو شدن با مسئولیتهایی مانند بزرگ کردن بچهها بدون پدر و کار کردن و اداره زندگی و غیره شرح داده، تجربیات جالبی داره، اما ادام گرانت که کتاب جالب با چرا شروع کنید رو نوشته، چرا در این کتاب مشارکت داشته و چه نقشی داشته برام قابل درک نبود، خیلی مفصل نوشته شده بود و به نظرم میشد خیلی خلاصه تر و کوتاهتر نوشته میشد کتاب، ترجمه خوب و کاملا قابل فهم و روان بود.
اگر تو شرایط مشابه نویسنده هستید توصیه میکنم بخوانید، اما خیلی انتظار خاصی نداشته باشید، بیشتر توصیه به صبر و ادامه دادن در هر شرایطی با وجود همه سختیها و پستی و بلندیها هست.
اگر تو شرایط مشابه نویسنده هستید توصیه میکنم بخوانید، اما خیلی انتظار خاصی نداشته باشید، بیشتر توصیه به صبر و ادامه دادن در هر شرایطی با وجود همه سختیها و پستی و بلندیها هست.