در حد انشای همون دختر بچهای بود که سنش تازه دو رقمی شده اصلا جذابیت نداشت. همه معضلات خانوادگی و اجتماعی و به زور چپونده بود و پشت سرهم ردیف کرده بود که به خورد آدم بده اصلا احساسم و درگیر نکرد. فاقد جذابیت و اصول داستان نویسی بود.
نون (تافتان) که راوی گفت، دیگه چیه...
و برام سوال شد از شیشه آمبولانس میشه بیرون و واضح دید؟
نون (تافتان) که راوی گفت، دیگه چیه...
و برام سوال شد از شیشه آمبولانس میشه بیرون و واضح دید؟