ممنون از داستان خوبتون
توصیف این کتاب از فضای داستان و مکانها و شخصیتها و.. بسیار عالی بود چون وصف آن باعث تصورش در ذهن میشد. همچنین در این داستان مهمان نوازی مردمان گیلان و مازندران به خوبی اشاره شد. روایت جنگهای جهانی و سختی که مردم ما در آن زمان تجربه کردند را به خوبی بیان کرد. یکی از جنبههای مثبت این داستان در روایت داستان احمد و گلی در این بخشها بود که احمد برای فرزندان خود، با توجه به ملیت و اعتقاداتش، اسمهایی با الگو گرفتن از بزرگان و امامان و پیامبران ما انتخاب کرد و در این داستان به خوبی به موضوع فرزند آوری اشاره شد. همچنین نتیجه ازدواجهای گلی به خوبی یادآور این بود که ازدواجهای اجباری و بدون فکر و علاقه نتیجه بسیار بد و بر عکس با علاقه و فکر و ایمان نتیجهای مثل آرامش و آسایش و... دارد.
انتقاد من از این داستان: در بخشی از داستان آداب و رسوم این یک شهر یا روستایی که داستان در آن اتفاق افتاده بود را بیان کرد که این آداب و رسوم گوینده آن بود که اگر فردی خانوادهاش راضی به آن ازدواج نباشند باید به زور به خانه بخت برود و به نظر من نباید در داستان گفته میشد زیرا با اساس کشور ما همخوانی ندارد. همچنین از جنبههای منفی داستان این بود که دختر باید با حقارت و بدون نظر خود ازدواج کند و و نشان دهنده این بود که دختران در ایران مورد تحقیر قرار میگیرند در حالی که در واقعیت اینطور نیست. چون دین اسلام زن را بالا میبرد و به او مقام میدهد اما در این داستان برخلاف این اعتقاد نشان داده شد. در بخشی از داستان گفته شد که گلی به ازدواج تمایلی ندارد و همیشه نتیجه آن را بد میدانست اما در دین اسلام ازدواج سنت پیامبر است. در جایی هم احمد رادیو خرید و در پی آن موسیقی و.. که اصلا مناسب نبود.
توصیف این کتاب از فضای داستان و مکانها و شخصیتها و.. بسیار عالی بود چون وصف آن باعث تصورش در ذهن میشد. همچنین در این داستان مهمان نوازی مردمان گیلان و مازندران به خوبی اشاره شد. روایت جنگهای جهانی و سختی که مردم ما در آن زمان تجربه کردند را به خوبی بیان کرد. یکی از جنبههای مثبت این داستان در روایت داستان احمد و گلی در این بخشها بود که احمد برای فرزندان خود، با توجه به ملیت و اعتقاداتش، اسمهایی با الگو گرفتن از بزرگان و امامان و پیامبران ما انتخاب کرد و در این داستان به خوبی به موضوع فرزند آوری اشاره شد. همچنین نتیجه ازدواجهای گلی به خوبی یادآور این بود که ازدواجهای اجباری و بدون فکر و علاقه نتیجه بسیار بد و بر عکس با علاقه و فکر و ایمان نتیجهای مثل آرامش و آسایش و... دارد.
انتقاد من از این داستان: در بخشی از داستان آداب و رسوم این یک شهر یا روستایی که داستان در آن اتفاق افتاده بود را بیان کرد که این آداب و رسوم گوینده آن بود که اگر فردی خانوادهاش راضی به آن ازدواج نباشند باید به زور به خانه بخت برود و به نظر من نباید در داستان گفته میشد زیرا با اساس کشور ما همخوانی ندارد. همچنین از جنبههای منفی داستان این بود که دختر باید با حقارت و بدون نظر خود ازدواج کند و و نشان دهنده این بود که دختران در ایران مورد تحقیر قرار میگیرند در حالی که در واقعیت اینطور نیست. چون دین اسلام زن را بالا میبرد و به او مقام میدهد اما در این داستان برخلاف این اعتقاد نشان داده شد. در بخشی از داستان گفته شد که گلی به ازدواج تمایلی ندارد و همیشه نتیجه آن را بد میدانست اما در دین اسلام ازدواج سنت پیامبر است. در جایی هم احمد رادیو خرید و در پی آن موسیقی و.. که اصلا مناسب نبود.