کتاب خیلی خوبی بود به بچهها یاد میداد از روی ظاهر قضاوت نکنند؛ و مهم نیتهای افراد هست.
و داستان از دو قسمت تشکیل شده بود
در ابتدای داستان که گرگ با لباس گوسفند قصد نزدیکی و دوستی داشت نباید بهش اعتماد بشه.
و در انتهای داستان، که با ظاهر خودش، اما پشیمان از کارهای گذشته، اظهار ندامت میکرد نباید با توجه به ظاهر گرگ بودنش، اون رو قضاوت کرد و باید در جمع پذیرفت
و داستان از دو قسمت تشکیل شده بود
در ابتدای داستان که گرگ با لباس گوسفند قصد نزدیکی و دوستی داشت نباید بهش اعتماد بشه.
و در انتهای داستان، که با ظاهر خودش، اما پشیمان از کارهای گذشته، اظهار ندامت میکرد نباید با توجه به ظاهر گرگ بودنش، اون رو قضاوت کرد و باید در جمع پذیرفت