صادق هدایت یک روان شناس بزرگو تواناست اگرچه تحلیلهای روانشناختی وی مبتنی بر پژوهش و دستاوردهای علمی نیست و به نحوی برخاسته از قوه شهود و عقل سلیم وی میباشد اما نظریههای جدید روانشناسی تا حد زیادی آموزههای وی را تایید میکنند.
پی بردن به این امر با مطالعه یکی از داستانهای کوتاه وی تحت عنوان 《زنی که مردش را گم کرده بود》 تا حد زیادی به اطمینان نزدیک میشود.
داستانی که مطالعه ان شاید ۱ ساعت هم زمان نبرد اما حقایق تلخ و شگفتی از تجربیات تلخ دوران کودکی و پیامدهای ان در بزرگسالی را به نمایش میگذارد.
اونی که مخاطب رو در فضا و زمان غرق کرد به طوری که در گذشته و آینده گم شود و شخصیتها را از یکدیگر تمیز ندهد نه نولان بود نه داستایوفسکی و نه اسکورسیزی تنها صادق هدایت بود که این توانایی منحصر به فرد را داشت و اتفاقاً به همین دلیل شناخته نشد.
پی بردن به این امر با مطالعه یکی از داستانهای کوتاه وی تحت عنوان 《زنی که مردش را گم کرده بود》 تا حد زیادی به اطمینان نزدیک میشود.
داستانی که مطالعه ان شاید ۱ ساعت هم زمان نبرد اما حقایق تلخ و شگفتی از تجربیات تلخ دوران کودکی و پیامدهای ان در بزرگسالی را به نمایش میگذارد.
اونی که مخاطب رو در فضا و زمان غرق کرد به طوری که در گذشته و آینده گم شود و شخصیتها را از یکدیگر تمیز ندهد نه نولان بود نه داستایوفسکی و نه اسکورسیزی تنها صادق هدایت بود که این توانایی منحصر به فرد را داشت و اتفاقاً به همین دلیل شناخته نشد.