داستان تکان دهندهای بود. حتی با اینکه از دل فرهنگ خودمون بود و بارها نمونههای دیگرش را شاهد بودیم ولی باز هم مسحور و غافلگیرم کرد.
متاسفانه در بسیاری از سخنرانیهای مذهبی و احادیثی که نقل میشود هم میتوان مضمون این کتاب را به وضوح دید.
اینکه فردی در زندگی هرچه بدی خواست بکند و در آخر با رفتن به اماکن مذهبی و قبور متبرکه بار گناه خود را زمین بگذارد و مال حرامش را به وسیله بخشیدن قسمتی از آن حلال کند و این آخری که دقیقا مثل همان اعتراف گیری و بخشش گناهان توسط کلیسا و کشیش در دین مسیحیت است.
آنچه بیش از همه دردآور بود این بود که هیچ کدام از شخصیتهای داستان از کرده خود به خاطر زشتی آن و آسیبی که به دیگران رسانده بود بیزار و پشیمان نبودند و تنها از سرازیری قبر و سوال و جواب نکیر منکر و پل سراط و چاه ویل میترسیدند و این یعنی اوج پستی و از بیخ و بن راه را غلط رفتن.
روایت خوب بود ولی موسیقی هیچ تناسبی با داستان نداشت و بی جهت شاد بود.
با سپاس از کتابراه.
𝓓𝓮𝔃 𝓜𝓪𝓱𝓭𝓲
۱۴۰۲/۰۴/۱۷
دقیقا حرف دل خیلی هارو نسبت به این کتاب گفتید، ممنون
متاسفانه در بسیاری از سخنرانیهای مذهبی و احادیثی که نقل میشود هم میتوان مضمون این کتاب را به وضوح دید.
اینکه فردی در زندگی هرچه بدی خواست بکند و در آخر با رفتن به اماکن مذهبی و قبور متبرکه بار گناه خود را زمین بگذارد و مال حرامش را به وسیله بخشیدن قسمتی از آن حلال کند و این آخری که دقیقا مثل همان اعتراف گیری و بخشش گناهان توسط کلیسا و کشیش در دین مسیحیت است.
آنچه بیش از همه دردآور بود این بود که هیچ کدام از شخصیتهای داستان از کرده خود به خاطر زشتی آن و آسیبی که به دیگران رسانده بود بیزار و پشیمان نبودند و تنها از سرازیری قبر و سوال و جواب نکیر منکر و پل سراط و چاه ویل میترسیدند و این یعنی اوج پستی و از بیخ و بن راه را غلط رفتن.
روایت خوب بود ولی موسیقی هیچ تناسبی با داستان نداشت و بی جهت شاد بود.
با سپاس از کتابراه.