انتظارش رو نداشتم که اینقدر از این کتاب خوشم بیاد.
داستان جریان خوبی داره و روان نوشته شده. شخصیت پردازیها عمیق و باور پذیرند و گویندگی خوب این کتاب لمس شخصیتها رو آسونتر میکنه.
این کتاب باورهای سنتی و اجتماعی جامعهی ایرانی رو به چالش کشیده. جامعهای که خیلیها در اون به تغییر تمایلی ندارن و باور دارن که قدیم هرچه بوده بهترین بوده. این نگرش زمانی که رانندهی تاکسی دربارهی شلوغ شدن تجریش صحبت میکنه و یا زمانی که پرویز نسبت به تغییرات زندگیش مقاوت نشون میده دیده میشه.
زندگی اما جریان داره و آدمها تغییر میکنند. در این کتاب مسیر تغییر شخصیتهای پرویز، شهدخت و آذر از همه ملموستر هست. اونها چالشهای بیشتری رو تجربه میکنند و این مسیر تحولی از زبان اونها نقل میشه.
زمانی که اطرافیان ما تغییر میکنند و یا جنبههای نهفتهای از اونها آشکار میشه انعطاف پذیری ما نسبت به این اتفاقات هست که آیندهی رابطهامون با اونها رو تعیین میکنه.
در این کتاب از درس خوندن شهدخت در فرانسه و سپس خانهدار شدنش صحبت شد. این که یکجایی از زندگی آدم بر میگرده عقب و تصمیماتش رو دوباره بررسی میکنه. شاید اگر شهدخت بر میگشت عقب اون راهی رو که سالها ادامه داد هیچوقت انتخاب نمیکرد اما به هرحال اینقدر جسارت داشت که یک شروع تازه رو در زمانی که انتظارش نمیرفت رقم بزنه.
کتاب زیبایی بود... لذت بردم.
داستان جریان خوبی داره و روان نوشته شده. شخصیت پردازیها عمیق و باور پذیرند و گویندگی خوب این کتاب لمس شخصیتها رو آسونتر میکنه.
این کتاب باورهای سنتی و اجتماعی جامعهی ایرانی رو به چالش کشیده. جامعهای که خیلیها در اون به تغییر تمایلی ندارن و باور دارن که قدیم هرچه بوده بهترین بوده. این نگرش زمانی که رانندهی تاکسی دربارهی شلوغ شدن تجریش صحبت میکنه و یا زمانی که پرویز نسبت به تغییرات زندگیش مقاوت نشون میده دیده میشه.
زندگی اما جریان داره و آدمها تغییر میکنند. در این کتاب مسیر تغییر شخصیتهای پرویز، شهدخت و آذر از همه ملموستر هست. اونها چالشهای بیشتری رو تجربه میکنند و این مسیر تحولی از زبان اونها نقل میشه.
زمانی که اطرافیان ما تغییر میکنند و یا جنبههای نهفتهای از اونها آشکار میشه انعطاف پذیری ما نسبت به این اتفاقات هست که آیندهی رابطهامون با اونها رو تعیین میکنه.
در این کتاب از درس خوندن شهدخت در فرانسه و سپس خانهدار شدنش صحبت شد. این که یکجایی از زندگی آدم بر میگرده عقب و تصمیماتش رو دوباره بررسی میکنه. شاید اگر شهدخت بر میگشت عقب اون راهی رو که سالها ادامه داد هیچوقت انتخاب نمیکرد اما به هرحال اینقدر جسارت داشت که یک شروع تازه رو در زمانی که انتظارش نمیرفت رقم بزنه.
کتاب زیبایی بود... لذت بردم.