نظر S برای کتاب قصه‌ها عوض می‌شوند 1: سفید برفی

قصه‌ها عوض می‌شوند 1: سفید برفی
سارا ملانسکی، سارا فرازی
۲۶ رای
S
۱۴۰۲/۰۳/۲۶
فکر کنم لازم نباشه بگم عالی بود
ایبی و خانواده‌اش چند روزی‌است به این شهر آمده‌اند ولی ایبی اصلا از این شهر خوشش نمی‌آید یک شب برادر ایبی جونا او را از خواب بیدار می‌کند و می‌گوید وقتی به آینه داخل زیرزمین ضربه میزند فس فس میکند ایبی با جونا به زیرزمین میرود و وقتی جونا ضربه اول را به آینه فس فس میکند وقتی برای بار دوم ضربه میزند آینه بنفش میشود وقتی برای بار سوم ضربه میزند آینه تصویر آن‌ها را می‌چرخاند و می‌کشد داخل خودش بعد آن‌ها در جنگل زمین می‌خورند و بعد از چند ساعت راه رفتن به پیرزنی میرسند که دارد از آن جا رد میشود از آن جا که آن‌ها گم شده بودند به دنبال او رفتند تا به خونه‌ای رسیدند پیرزن آن جا توقف کرد و سیبی را از داخل سبدش برداشت و شروع کرد به وسوسه کردن دختری که در خانه بود
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟