چطور یه داستان کوتاه انقدر دلنشین بود؟ قلبم به درد اومد
قبل از اینکه اون بیمار به باور برسه که با افتادن آخرین برگ از درخت، میمیره.
اون پاشد و یه برگ روی درخت نقاشی کرد، اونم توی سرما و بارون و بعدش مُرد.
اون مُرد اما با امیدی که به مریض داد بهش زندگی بخشید.
قبل از اینکه اون بیمار به باور برسه که با افتادن آخرین برگ از درخت، میمیره.
اون پاشد و یه برگ روی درخت نقاشی کرد، اونم توی سرما و بارون و بعدش مُرد.
اون مُرد اما با امیدی که به مریض داد بهش زندگی بخشید.