چهار میثاق: زندگی سرشار از صلح و آرامش
این کتاب اولین کتاب این نویسنده مکزیکی هست
هرچند شاید به درستی نتونستم با خود کتاب انس بگیرم و یک سری جاها بر خلاف عقیدهام بود اما تا حدودی کتاب خوبیه، بنظرم برای افراد تازه کتابخوان که به دنبال آرامش ذهنی هستند شاید مناسب باشه، این کتاب از اونجایی که تو دستهای قرار میگیره که نیاز به اجرا و عمل داره و باید دورههای مراقبه انجام داد پس صرفا خوندن خشک و خالی کاری رو از پیش نمیبره و باید اجرا و عملی کرد.
تو این کتاب چهار اصل و باور زندگی رو ذکر میکنه که اگه بخوایم بهشون فکر و تکیه کنیم همین میشه به مسیرمون معتقد بشیم؛ چهار پیمانی که هر فرد باید با خودش ببنده:
۱_در گفتگو با خودش و دیگران از جملات مثبت استفاده کنه:
کلامتان معصوم باشد و با آن گناه نکنید،
کلام یه ابزار دو لبه است هم میتونیم بقیه رو هدایت کنیم هم کشتار راه بندازیم!
۲_مهم نیست بقیه درموردمون چی فکر میکنن و باید خودمون و اهدافمون رو باور داشته باشیم (با این پیمان کمی اختلاف نظر دارم):
هیچ چیز رو به خودتون نگیرید، هر فردی دنبا و ارزوهای منحصر به فرد خودشو داره
۳_قبل از اگاهی در مورد چیزی تصورات بیهوده نکنیم:
ما نباید تصورات ذهنی خودمون رو به دیگران نسبت بدیم و در ذهن خودمون فرضیه بسازیم چون با این کار مشکل رو نه تنها حل نمیکنیم بلکه یک فاجعه بزرگتر هم درست میکنیم.
۴_بیشترین تلاشمون رو برای رسیدن به هدفمون انجام بدیم.:
باید درحد توانمندیمون تلاش خودمون رو انجام بدیم نه افراط و نه تفریط، یعنی به جایی نرسیم که انرژی مان تمام شود یا نه برعکس پشیمان شویم!.
این کتاب میگه: در حال زندگی کنیم, بدون هیچ چشم داشتی به اطرافیانمون عشق و محبت بدیم، به افسانه شخصیمون رنگ واقعیت ببخشیم،
این کتاب اولین کتاب این نویسنده مکزیکی هست
هرچند شاید به درستی نتونستم با خود کتاب انس بگیرم و یک سری جاها بر خلاف عقیدهام بود اما تا حدودی کتاب خوبیه، بنظرم برای افراد تازه کتابخوان که به دنبال آرامش ذهنی هستند شاید مناسب باشه، این کتاب از اونجایی که تو دستهای قرار میگیره که نیاز به اجرا و عمل داره و باید دورههای مراقبه انجام داد پس صرفا خوندن خشک و خالی کاری رو از پیش نمیبره و باید اجرا و عملی کرد.
تو این کتاب چهار اصل و باور زندگی رو ذکر میکنه که اگه بخوایم بهشون فکر و تکیه کنیم همین میشه به مسیرمون معتقد بشیم؛ چهار پیمانی که هر فرد باید با خودش ببنده:
۱_در گفتگو با خودش و دیگران از جملات مثبت استفاده کنه:
کلامتان معصوم باشد و با آن گناه نکنید،
کلام یه ابزار دو لبه است هم میتونیم بقیه رو هدایت کنیم هم کشتار راه بندازیم!
۲_مهم نیست بقیه درموردمون چی فکر میکنن و باید خودمون و اهدافمون رو باور داشته باشیم (با این پیمان کمی اختلاف نظر دارم):
هیچ چیز رو به خودتون نگیرید، هر فردی دنبا و ارزوهای منحصر به فرد خودشو داره
۳_قبل از اگاهی در مورد چیزی تصورات بیهوده نکنیم:
ما نباید تصورات ذهنی خودمون رو به دیگران نسبت بدیم و در ذهن خودمون فرضیه بسازیم چون با این کار مشکل رو نه تنها حل نمیکنیم بلکه یک فاجعه بزرگتر هم درست میکنیم.
۴_بیشترین تلاشمون رو برای رسیدن به هدفمون انجام بدیم.:
باید درحد توانمندیمون تلاش خودمون رو انجام بدیم نه افراط و نه تفریط، یعنی به جایی نرسیم که انرژی مان تمام شود یا نه برعکس پشیمان شویم!.
این کتاب میگه: در حال زندگی کنیم, بدون هیچ چشم داشتی به اطرافیانمون عشق و محبت بدیم، به افسانه شخصیمون رنگ واقعیت ببخشیم،