رمان جالبی در مورد برخی از آدمها که در جزیرهای گیر افتادن و محکوم به مرگ هستند، اما خودشان علت اونو نمیدونن، من سریالی مثل خون دیدم که روشش تقریباً به همین سبک ارجاع شده وی ماشین تقریباً آدم کشی، فرقش با فیلم اینه که آن جا مشخص نیست چگونه به قتل میرسند، اما در اینجا خیلی جالب محتوا و داستان جلو میبره، حتی شخصیتهای داستان مثل فیلمهای هالیوودی نام گزاری میشه، کافکا در این سریال مشخص میکنه که انسانهای بدون اینکه علت مرگ خودشونو بدونن به مرگ محکوم میشوند و این خودشی نگرش معمایی ایجاد میکنه،
کافکا رمانهاشو معمولاً نصفه کار میذاره، تشکر از کتابراه
کافکا رمانهاشو معمولاً نصفه کار میذاره، تشکر از کتابراه