آثاردیگهای ازاین نویسنده مطالعه نکردم ولی توی این اثرنگاهی کاملامردسالاری داشته آدم سمبل مردوحواسمبل زن هست ونویسنده مرد رو کامل عاقل وهمه چیزدان ودنیادیده معرفی کرده و زن رو سطحی نگرواحساسی یجورایی میخواسته بگه توشوخی حرف راست میزنم وزنهاپرحرف وغیرقابل تحمل هستن بزارفکرکنن چیزی حالیمون نیست وفقط خودشون میفهمندبی توجهی آدم به حواوعشق بی چون وچراداشتنش ودرآخرهم که آرزوکردوپیش مرگ مردشدویه کمی هم آدم دلتنگش شدوعلی رغم زیادی احساسی بودن حواکه خسته کننده بودمنت گذاشت وگفت هرجازن هست بهشته هرچندزن یه موجودناقصه
در کل من فکرمیکنم نویسنده میخواسته بگه مردبه زن برتری داره
در کل من فکرمیکنم نویسنده میخواسته بگه مردبه زن برتری داره