از تولستوی کتابهای خیلی طولانی مثل جنگ و صلح، انا کارنینا و روز رستاخیز رو خونده بودم تا اینکه در کتابراه کتاب کوتاهی به نام سه پرسش رو گوش دادم و یقین پیدا کردم که یه نویسنده بزرگ برای تعریف و نتیجهگیری داستانش در یه رمان کوتاه مثل "شیطان" چقدر تبحر دارد.
نقش اصلی این کتاب یوگنی مردیست که با وجود اینکه با لیزا ازدواج کرده و آتشفشانی از عشق بین او و همسرش فوران میکند، با دیدن زن روستایی به نام پانیدا که قبل از ازدواج با اون رابطه داشته، دوباره خاطرات قبل براش زنده میشود و دلش میخواهد با اون زن ارتباط برقرار کند.
شیطان دست از سر یوگنی برنمیدارد و بالاخره اونو اسیر خودش میکند، ولی بقیه فکر میکنند که جنون باعث خودکشی یا آدمکشی یوگنی بوده است.
از کتابخوانی آقای ایوب آقاخانی هم که باعث انتقال احساسات کاراکترهای داستان میشدند لذت بردم. 🙏
نقش اصلی این کتاب یوگنی مردیست که با وجود اینکه با لیزا ازدواج کرده و آتشفشانی از عشق بین او و همسرش فوران میکند، با دیدن زن روستایی به نام پانیدا که قبل از ازدواج با اون رابطه داشته، دوباره خاطرات قبل براش زنده میشود و دلش میخواهد با اون زن ارتباط برقرار کند.
شیطان دست از سر یوگنی برنمیدارد و بالاخره اونو اسیر خودش میکند، ولی بقیه فکر میکنند که جنون باعث خودکشی یا آدمکشی یوگنی بوده است.
از کتابخوانی آقای ایوب آقاخانی هم که باعث انتقال احساسات کاراکترهای داستان میشدند لذت بردم. 🙏