سلام
کتاب نسبتاً جالبى بود
براى اثبات آگاهى مثالهاى جالبى تقریباً در هر حوزه
زده شده،،، از جمله زیست شناسى و عصب شناسى و …
جمله جالبى که بهش اشاره شد نظرمو جلب کرد (اگر آگاهى وجود نداشته باشد، توهمى رخ نمیدهد) البته منظور شهود است که نمیتوان بین توهم و شهود را تمیز داد…
بر حسب ماده بودنمان مجبوریم مسائلى که در چهار چوب علم به اثبات رسیده را ارجع بدانیم، در صورتى که آگاهى از قبل ما وجود داشته و دارد … آگاهى در حیوانات و طبیعت و هر آنچه میبینیم وجود دارد، بنا به محدود بودن اختیارات فیزیکى و ماده و چهار چوب علم بسختى آگاهى را میتوانیم درک کرده و راجع به آن چیزى بر زبان اوریم در صورتى که طبق همان آگاهیست که در مقابل هر آنچه که هست حتى افکارمان، عکس العمل نشان میدهیم …
در واقع آگاهى عینى نیست و اثبات و در چهار چوب گنجاندنش بصورتى علمى امکان پذیر نیست ….
با تشکر از گوینده بابت تسلط بر خوانش کتاب
با تشکر از
کتاب نسبتاً جالبى بود
براى اثبات آگاهى مثالهاى جالبى تقریباً در هر حوزه
زده شده،،، از جمله زیست شناسى و عصب شناسى و …
جمله جالبى که بهش اشاره شد نظرمو جلب کرد (اگر آگاهى وجود نداشته باشد، توهمى رخ نمیدهد) البته منظور شهود است که نمیتوان بین توهم و شهود را تمیز داد…
بر حسب ماده بودنمان مجبوریم مسائلى که در چهار چوب علم به اثبات رسیده را ارجع بدانیم، در صورتى که آگاهى از قبل ما وجود داشته و دارد … آگاهى در حیوانات و طبیعت و هر آنچه میبینیم وجود دارد، بنا به محدود بودن اختیارات فیزیکى و ماده و چهار چوب علم بسختى آگاهى را میتوانیم درک کرده و راجع به آن چیزى بر زبان اوریم در صورتى که طبق همان آگاهیست که در مقابل هر آنچه که هست حتى افکارمان، عکس العمل نشان میدهیم …
در واقع آگاهى عینى نیست و اثبات و در چهار چوب گنجاندنش بصورتى علمى امکان پذیر نیست ….
با تشکر از گوینده بابت تسلط بر خوانش کتاب
با تشکر از