نظر مارال یوسفی برای کتاب آخرین باری که می‌گوییم خداحافظ

آخرین باری که می‌گوییم خداحافظ
سینتیا هند، زهرا ستوده
۳۶۸ رای
مارال یوسفی
۱۴۰۲/۰۲/۰۸
با مطالعه کتاب با شخصیت داستان همراه شدیم و از چشم او به این داستان نگاه کردیم، درد عمیقی بود اما رهایی از آن احساس آرامش را به لکسی و مادرش بازگرداند ماجرا این است که یکسری درد‌ها هرگز خوب نمیشوند و همیشه هستند اما تو یاد میگیری که باوجود انها باز هم زندگی کنی، عاشق بشوی، بخندی، برقصی و باز زندگی کنی. در حقیقت تو انها را پذیرفته‌ای نه که فراموش کرده باشی؛ به عنوان بخشی از زندگی ات پذیرفته ای.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟